به خانه من اگر آمدی

به خانه من اگر آمدی
برایم مداد بیاور، مداد سیاه،
می‌خواهم روی چهره‌ام خط بکشم
تا به جرم زیبایی در قفس نیفتم...
و یک ضربدر هم روی قلبم، تا به هوس نیفتم...
یک مداد پاک کن بده برای محو لب‌ها،
نمی‌خواهم کسی به هوای سرخی شان، سیاهم کند...
یک بیلچه، تا تمام غرایز زنانه را از ریشه درآورم،
شخم بزنم وجودم را،
بدون این‌ها راحت‌تر به بهشت می‌روم...
یک تیغ بده، موهایم را از ته بتراشم، سرم هوایی بخورد
و بی‌واسطه «حجاب» کمی بیاندیشم...
نخ و سوزن هم بده، برای زبانم...
می‌خواهم بدوزمش به سق،
اینگونه فریادم بی صداتر است...
قیچی یادت نرود،
می‌خواهم هر روز اندیشه‌ هایم را ببرم و سانسور کنم...
پودر رختشویی هم لازم دارم،
برای شستشوی مغزی...
مغزم را که شستم، پهن کنم روی بند،
تا آرمان‌هایم را باد با خود ببرد به جایی که عرب نی انداخت...
می‌دانی که؟
باید واقع‌بین بود،
صدا خفه ‌کن هم اگر گیر آوردی برایم بگیر،
می‌خواهم وقتی به جرم عشق و انتخاب،
برچسب فاحشه می‌زنندم
بغض ام را در گلو خفه کنم...
یک کپی از شناسنامه ام را هم می‌خواهم،
برای وقتی که خواهران و برادران دینی به قصد ارشاد،
فحش و تحقیر تقدیمم می‌کنند،
به یاد بیاورم که کیستم...
ترا به خدا...
اگر جایی دیدی حق می‌فروختند،
برایم بخر،
تا در غذا بریزم...
ترجیح می‌دهم خودم قبل از دیگران حق ام را بخورم...
سر آخر اگر پولی برایت ماند،
برایم یک پلاک بخر به شکل گردنبند،
تا به گردنم بیاویزم و رویش با حروف درشت بنویسم:
من یک انسانم...
من هنوز یک انسانم...
من هر روز یک انسانم...
دیدگاه ها (۳)

😂 محــفــل شــاد 😂 :یه بازی جدیدکشف کردممن شماره حساب میدم ...

😂 محــفــل شــاد 😂 :دختر عمم 6 سالشه با اخم کارتون میبینه ب...

هرچند دیر ولی تولدتون مبارک آقا مهران بهترین ها را برایتان آ...

.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط