آنکه باید عذر بخواهد
🗒 آنکه باید عذر بخواهد:
لیبرالها در اندرونیِ حکومت دینی!
مهدی جمشیدی
دیروز برای شکایت عباس آخوندی(وزیر راه و شهرسازی در دولت حسن روحانی) به دادگاه رفتم. در برنامۀ نصرالله در شبکۀ چهار، این جملات را گفته بودم:
«...[نویسندگان این بیانیه] میگویند سرمایۀ اجتماعی را تخریب نکنید. من چند سئوال از آقایانی که این بیانیه را نوشتند دارم؛ چه کسانی سرمایۀ اجتماعی را در ایران تخریب کردند؟! [...] جریانی که اشرافیّت دولتی را رقم زد. یکی از این آقایانی که این نامه را نوشته، وزیر هشتهزار میلیاردی بوده. بزرگترین هنرش این بوده که خانه را برای ایرانیان، کیمیا کرده. باید بمیرد از خجالت. [به] جای [حضور در] دادگاه، بیانیه مینویسد؟! وزیر هشتهزار میلیاردی. او باید پاسخگوی عملکردش باشد. کاری کرده که خانه [برای مردم] شده افسانه. او باید جواب عملکردش را بدهد، [اما] بیانیه نوشته! من دیدم آقای رضا داوریاردکانی هم چند جلسه پیش ایشان نشستند [و] در مورد ایرانشهری [گفتگو کردند]. خواهش میکنم از ایشان، شأن معرفتی و تئوریکشان را صرف آدمهای سخیف و تکنوکرات و پادوی عالم سیاست نکنند؛ چون کسیکه با اینها بگردد، قطعاً آبروی تئوریک ندارد؛ [اینها] جریانِ اشرافیِ تکنوکراتِ بیسواد [هستند]؛ بیسوادِ محض؛ بیسوادِ محض.»
موضوع شکایت، عدد هشتهزار میلیارد است. وکیل وی گفت: سه گزینه روی میز است؛ یکی اثبات عدد، یکی عذرخواهی، و یکی هم ادامۀ شکایت ما.
گفتم: اوّلاً، من عدد از مقامات رسمی، نقلقول کردم و اثبات آن بر عهدۀ خود آنهاست. ثانیاً، اگر عدد، اشتباه است، چرا همان زمان از آن مقامات رسمی شکایت نکردید؟ ثالثاً، مسألۀ من، اشرافیگریِ دولتی است، نه یک عدد! این عدد، ممکن است بیشوکم باشد، اما روشن است که سبک زندگی و مدیریّت وی، اشرافی است. من عدد را بهعنوان مصداق بیان کردم نه بهعنوان مسأله. رابعاً، من دربارۀ حجم ثروت ایشان سخن گفتم و نه دربارۀ منشأ آن؛ یعنی ادّعا نکردم که این ثروت، از راه غیرقانونی به دست آمده، بلکه تنها منتقدِ حضور نیروهای اشرافی و سرمایهدار در حکومت دینی هستم. آنان که متنعّم و مرفه و بالانشین هستند، درخور حضور در حکومت دینی نیستند.
همچنین گفتم: میدانستم وی در پی ایجاد هراس در من و سوقدادنم به سوی عذرخواهی است تا آن را رسانهای کند و مایۀ بازیابیِ اعتبارِ اجتماعیِ سوختۀ خویش قرار بدهد، اما هرگز چنین نخواهم کرد. من بهعنوان نویسنده و محقّق، به جیب و داراییهای ایشان دسترسی ندارم که بتوانم عددِ درست را بیایم، اما علم غیب نیز ندارم که از نزد خود، عددی را مطرح کنم. آنچهکه گفتم، موضع مقامات رسمی در مجلسِ وقت بود. گزارشها در آن مقطع نشان داد که ثروت ایشان، افزیش ناموجّه داشته و از این جهت، در فهرست مدیرانی قرار گرفت که باید داراییشان بررسی شود. آنهمه حاشیهها و گفتهها و شنیدهها و مصاحبهها را دربارۀ وی رها کردهاید و گریبان مرا گرفتهاید؟! میخواهید با عذرخواهی من، چه چیزی را اثبات کنید؟! حقانیّت ایشان را؟! سادهزیستیاش را؟!
و در نهایت گفتم: چرا من عذرخواهی کنم؟! وقتی من دسترسی مستقیم به اموال ایشان ندارم، عذرخواهیام حقیقت را روشن نخواهد کرد. ایشان فایل تصویری پُر کند و دارایی خود را قبل و بعد از وزارتش اعلام کند. بنده همین فایل را در کانالم میگذارم. شک نکنید که من اهل خوف و هراس نیستم. او با مدیریّتش، روزگار معیشتِ امثال مرا سیاه و تباه کرد و اینک، مدّعی و شاکی شده است؟! آنکه باید عذر بخواهد و شرمنده و سرافکنده و خجلتزده باشد، اوست، نه من که بهعنوان یک شهروند عادی و بیرون از قلمرو قدرت سیاسی، وی را نقد کردم. اگر تنم را به محبس افکنید یا بر آن شلاق بنوازید یا از جیبِ بهغارترفتهام مبلغی را بستانید، خوشترم تا اینکه از تکنوکراتهای قدرتنشینِ لیبرال، عذر بخواهم. هرگز چنین نخواهم کرد. باغچۀ عباس آخوندی، کِرمهای فراوان دارد، درحالیکه من اصلاً باغچه ندارم!
جالب اینکه یکی از خبرنگاران اصلاحطلب که بهطور اتّفاقی در آنجا حضور داشت، نزدیک آمد و به وکیل عباس آخوندی گفت: من جمشیدی را میشناسم و مباحثش را دنبال میکنم و روشن است که مخالف وی هستم، اما مسأله این است که وی، منطق و ادبیات علمی دارد و نظری و معرفتی سخن میگوید. حال شما چگونه کسی را که چنین جنبه و چهرهای دارد را به جرم گفتنِ یک کلمه، به دادگاه کشاندهاید؟! با جمشیدی باید در قالب مناظره و مواجهۀ علمی، گفتگو کرد، نه اینکه شکایت کرد و دادگاه را برگزید. من چند سال در فرانسه زندگی کردم؛ در آنجا، حتی به مدیران دشنام میدهند! بعد، چند بار این جمله را تکرار کرد: ما اصلاحطلبان، دیکتاتورترین هستیم! وکیل عباس آخوندی از سخنان او، تعجب کرد.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60/3304
لیبرالها در اندرونیِ حکومت دینی!
مهدی جمشیدی
دیروز برای شکایت عباس آخوندی(وزیر راه و شهرسازی در دولت حسن روحانی) به دادگاه رفتم. در برنامۀ نصرالله در شبکۀ چهار، این جملات را گفته بودم:
«...[نویسندگان این بیانیه] میگویند سرمایۀ اجتماعی را تخریب نکنید. من چند سئوال از آقایانی که این بیانیه را نوشتند دارم؛ چه کسانی سرمایۀ اجتماعی را در ایران تخریب کردند؟! [...] جریانی که اشرافیّت دولتی را رقم زد. یکی از این آقایانی که این نامه را نوشته، وزیر هشتهزار میلیاردی بوده. بزرگترین هنرش این بوده که خانه را برای ایرانیان، کیمیا کرده. باید بمیرد از خجالت. [به] جای [حضور در] دادگاه، بیانیه مینویسد؟! وزیر هشتهزار میلیاردی. او باید پاسخگوی عملکردش باشد. کاری کرده که خانه [برای مردم] شده افسانه. او باید جواب عملکردش را بدهد، [اما] بیانیه نوشته! من دیدم آقای رضا داوریاردکانی هم چند جلسه پیش ایشان نشستند [و] در مورد ایرانشهری [گفتگو کردند]. خواهش میکنم از ایشان، شأن معرفتی و تئوریکشان را صرف آدمهای سخیف و تکنوکرات و پادوی عالم سیاست نکنند؛ چون کسیکه با اینها بگردد، قطعاً آبروی تئوریک ندارد؛ [اینها] جریانِ اشرافیِ تکنوکراتِ بیسواد [هستند]؛ بیسوادِ محض؛ بیسوادِ محض.»
موضوع شکایت، عدد هشتهزار میلیارد است. وکیل وی گفت: سه گزینه روی میز است؛ یکی اثبات عدد، یکی عذرخواهی، و یکی هم ادامۀ شکایت ما.
گفتم: اوّلاً، من عدد از مقامات رسمی، نقلقول کردم و اثبات آن بر عهدۀ خود آنهاست. ثانیاً، اگر عدد، اشتباه است، چرا همان زمان از آن مقامات رسمی شکایت نکردید؟ ثالثاً، مسألۀ من، اشرافیگریِ دولتی است، نه یک عدد! این عدد، ممکن است بیشوکم باشد، اما روشن است که سبک زندگی و مدیریّت وی، اشرافی است. من عدد را بهعنوان مصداق بیان کردم نه بهعنوان مسأله. رابعاً، من دربارۀ حجم ثروت ایشان سخن گفتم و نه دربارۀ منشأ آن؛ یعنی ادّعا نکردم که این ثروت، از راه غیرقانونی به دست آمده، بلکه تنها منتقدِ حضور نیروهای اشرافی و سرمایهدار در حکومت دینی هستم. آنان که متنعّم و مرفه و بالانشین هستند، درخور حضور در حکومت دینی نیستند.
همچنین گفتم: میدانستم وی در پی ایجاد هراس در من و سوقدادنم به سوی عذرخواهی است تا آن را رسانهای کند و مایۀ بازیابیِ اعتبارِ اجتماعیِ سوختۀ خویش قرار بدهد، اما هرگز چنین نخواهم کرد. من بهعنوان نویسنده و محقّق، به جیب و داراییهای ایشان دسترسی ندارم که بتوانم عددِ درست را بیایم، اما علم غیب نیز ندارم که از نزد خود، عددی را مطرح کنم. آنچهکه گفتم، موضع مقامات رسمی در مجلسِ وقت بود. گزارشها در آن مقطع نشان داد که ثروت ایشان، افزیش ناموجّه داشته و از این جهت، در فهرست مدیرانی قرار گرفت که باید داراییشان بررسی شود. آنهمه حاشیهها و گفتهها و شنیدهها و مصاحبهها را دربارۀ وی رها کردهاید و گریبان مرا گرفتهاید؟! میخواهید با عذرخواهی من، چه چیزی را اثبات کنید؟! حقانیّت ایشان را؟! سادهزیستیاش را؟!
و در نهایت گفتم: چرا من عذرخواهی کنم؟! وقتی من دسترسی مستقیم به اموال ایشان ندارم، عذرخواهیام حقیقت را روشن نخواهد کرد. ایشان فایل تصویری پُر کند و دارایی خود را قبل و بعد از وزارتش اعلام کند. بنده همین فایل را در کانالم میگذارم. شک نکنید که من اهل خوف و هراس نیستم. او با مدیریّتش، روزگار معیشتِ امثال مرا سیاه و تباه کرد و اینک، مدّعی و شاکی شده است؟! آنکه باید عذر بخواهد و شرمنده و سرافکنده و خجلتزده باشد، اوست، نه من که بهعنوان یک شهروند عادی و بیرون از قلمرو قدرت سیاسی، وی را نقد کردم. اگر تنم را به محبس افکنید یا بر آن شلاق بنوازید یا از جیبِ بهغارترفتهام مبلغی را بستانید، خوشترم تا اینکه از تکنوکراتهای قدرتنشینِ لیبرال، عذر بخواهم. هرگز چنین نخواهم کرد. باغچۀ عباس آخوندی، کِرمهای فراوان دارد، درحالیکه من اصلاً باغچه ندارم!
جالب اینکه یکی از خبرنگاران اصلاحطلب که بهطور اتّفاقی در آنجا حضور داشت، نزدیک آمد و به وکیل عباس آخوندی گفت: من جمشیدی را میشناسم و مباحثش را دنبال میکنم و روشن است که مخالف وی هستم، اما مسأله این است که وی، منطق و ادبیات علمی دارد و نظری و معرفتی سخن میگوید. حال شما چگونه کسی را که چنین جنبه و چهرهای دارد را به جرم گفتنِ یک کلمه، به دادگاه کشاندهاید؟! با جمشیدی باید در قالب مناظره و مواجهۀ علمی، گفتگو کرد، نه اینکه شکایت کرد و دادگاه را برگزید. من چند سال در فرانسه زندگی کردم؛ در آنجا، حتی به مدیران دشنام میدهند! بعد، چند بار این جمله را تکرار کرد: ما اصلاحطلبان، دیکتاتورترین هستیم! وکیل عباس آخوندی از سخنان او، تعجب کرد.
https://eitaa.com/mahdi_jamshidi60/3304
- ۳.۵k
- ۲۰ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط