پایانی غمگین ۸.
ویو ته
اون مثل فرشته هاس خدایا من چم شده
ته: خوب آماده شو بریم مدرسه
ات: اوکی من رفتم آماده شم
آماده شدیم رفتیم مدرسه ولی ات قبلش گفت:
نباید کسی بفهمه ما باهم قرار میزاریم باشع
ته: قبوله
ویو راوی
ات رفت سر کلاس ته هم همینطور این دو کل زنگ کلاس به هم نگا میکردن ذوق میکردن ، زنگ خورد
مونا: هعی ات لازم نیس بگی ولی خیلی تابلویی
ات: در مورد چی حرف میزنی؟
مونا: برو بلا من تو رو میشناسم
ات: به کسی نگی یک وقت
مونا: باس
ویو ته
بهتره ببرمش کورن داگ بخوره یا نودل شایدم
چوروس دوس داره وای خدا چیکار کنم؟
جک: چته ؟
ته: نمیدونم به دوست دخترم چی بدم و کجا ببرمش
جک: سینما ببرش بهترین مکان
ته: افرین دمت گرم پسر
مدرسه تموم شد رفتم به ات پیام دادام:
شب کار نداری؟
ات: نه چطور؟
ته: بریم باهم سینما چطوره؟
ات: عالیهههه بریم
ویو ات
آماده شدم که برم لباس پوشیدم تینتم زدم و تمام منتظره ته بودم که بیاد همون لحظه اومد
ته: بریم عسلم
ات: بریم چی عسلم؟
ته: آره دوست نداری شکرم چطوره یا موچیم نع این چی بود دیگه
همون لحظه ته ناز کردم اونم دستمو گرفت و بهم لبخند زد
اون مثل فرشته هاس خدایا من چم شده
ته: خوب آماده شو بریم مدرسه
ات: اوکی من رفتم آماده شم
آماده شدیم رفتیم مدرسه ولی ات قبلش گفت:
نباید کسی بفهمه ما باهم قرار میزاریم باشع
ته: قبوله
ویو راوی
ات رفت سر کلاس ته هم همینطور این دو کل زنگ کلاس به هم نگا میکردن ذوق میکردن ، زنگ خورد
مونا: هعی ات لازم نیس بگی ولی خیلی تابلویی
ات: در مورد چی حرف میزنی؟
مونا: برو بلا من تو رو میشناسم
ات: به کسی نگی یک وقت
مونا: باس
ویو ته
بهتره ببرمش کورن داگ بخوره یا نودل شایدم
چوروس دوس داره وای خدا چیکار کنم؟
جک: چته ؟
ته: نمیدونم به دوست دخترم چی بدم و کجا ببرمش
جک: سینما ببرش بهترین مکان
ته: افرین دمت گرم پسر
مدرسه تموم شد رفتم به ات پیام دادام:
شب کار نداری؟
ات: نه چطور؟
ته: بریم باهم سینما چطوره؟
ات: عالیهههه بریم
ویو ات
آماده شدم که برم لباس پوشیدم تینتم زدم و تمام منتظره ته بودم که بیاد همون لحظه اومد
ته: بریم عسلم
ات: بریم چی عسلم؟
ته: آره دوست نداری شکرم چطوره یا موچیم نع این چی بود دیگه
همون لحظه ته ناز کردم اونم دستمو گرفت و بهم لبخند زد
۴.۱k
۰۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.