part 9

جولیا = خوبی بهت خوش گذشت
لینو = جولی واقعا ممنون بابت اینکه هیچوقت منو تنها نمیزاری
جولیا = معلومه که تنهات نمیزارم تا منو داری غم نداری
لینو = به فیلیکس حسودیم میشه
جولیا = چرا
لینو=چون یه نفر مثل تو همیشه کنارشه
جولیا = من کنار تو هم هستم اینو هیچوقت فراموش نکن خب ... این هدفن هم بزار تو گوشت صدا های چرت و پرت زیاد میاد
لینو= باشه شب بخیر // لبخند //
جولیا = شب بخیر
جولی میره پیش فیلیکس و به محض ورود///نویسنده = مثل بقیه تسبیحات عربعه رو خوندن ///
ویو فردا .. جولیا =
با دل درد شدیدی از خواب بیدار شدم نمیتونستم رو پاها وایستم لباسامو پوشیدم و میخواستم برم که فیلیکس دستمو گرفت
فیلیکس=کجا
جولیا = صبحونه درست کنم
فیلیکس = مگه دل درد نداری بیا اول بریم حموم صبحونه رو سفارش میدم
جولیا = باشه..... // با هم رفتن حموم // دل جولیا رو ماساز داد// میرن پذیرایی برای تحویل صبونه بقیه هم دونه دونه میان //
جولیا = خوب مثل اینکه دیشب خیلی بهتون خوش گذشته
همه با هم = خندههه
فیلیکس = بیاید بعد صبحونه بریم بازی کنیم
ویو بعد صبحونه همه تو حیاط جمع شدن برا بازی
فیلیکس = خوب بازی رو شرو...
جولیا = وایسا ببینم لینو کو
یونجون = لینو گفت نمیاد
جولیا = لینو غلط کرد ...مگه دست خودشه ...
..............میره پیش لینو میبینه لبه ی بالکن نشسته و میره میشینه پیشش
جولیا = لینو چرا نمیای باهامون بازی کنی
لینو = حال نداشتم میخواستم تنها باشم
جولیا شروع میکنه برا لینوخوندن و اهنگ رو با هم با صدای کم میخونه