بهترین لحظه ها

بهترین لحظه ها
روزها
سالها را
با تمام جوانی
روی این پله های بلند و قدیمی
زیر پا می گذارم
بین بیداری و خواب
روبروی تو در لحظه ای بی کران می نشینم...
*
راستی باز هم می توانم
بار دیگر از این پله ها
خسته
بالا بیایم
تا تو را لحظه ای بی تعارف
روی آن صندلی های چوبی
با همان خنده بی تکلف ببینم...
دیدگاه ها (۱)

#دارم_هی_آب_میشوممن از هوای گریهبا تو حرف می زنماز حال کامل ...

هوای ابری دلم را.. .می فهمی چشم های گریه دار من را.. .می فهم...

من از راهی دوربرای خواندن خواب های تو آمده‌ام،من از راهی دور...

#دلتنگی این ابرها رامن در قاب پنجره نگذاشته امکه بردارماگر آ...

روز گر صد بار بینمت دل تسلط،کی می شوداز خدا خواهم که در این ...

می فهمی زندگی چقدر شبیه همان لحظه های آرامیست که روی یک خط ن...

بیا و بخند…بیا برویم هرجا شد!دلم این روزها ، شده سیاه چاله…ع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط