هوس را دیدم

هوس را دیدم
راست راست برای خودش راه می رفت،
همه با او آشنا بودند
و دوستش داشتند؛
عشق را هم دیدم
مثل برگ گلی لطیف
زیر پا
همه از رویش رد می شدند
تا خودشان را به هوس برسانند و
به او سلام کنند!
حماقت ادامه دارد
و نگاه عاشقی در بغض....#واو_ر
#عاشقانه#دلتنگی
دیدگاه ها (۱)

دیگر نه باز با باز است...نه کبوتر با کبوتر!این روز ها زاغ هم...

تا روزی که بوددستهایشبوی گل سرخ می داداز روزی که رفتگل های س...

ابن دنیای کوچک و هفت میلیارد آدم؟!یعنی تو باور می کنی؟شمرده ...

همه آدم ها ظرفیت بزرگ شدن را ندارنداگر بزرگ شان کنیمگم می شو...

سلام فیک جدید از من اگه من ادامه ندادم عسل خودش ادامه سلام م...

فیک روز بارانی

چپتر ۵ _ نقشهاوایل دانشگاه، لیندا خودش را مثل یک سایه نگه می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط