توییتگردی

#توییت_گردی
#لیلی_من
اسمش لیلی بود😯
دیدگاه ها (۱)

میخوام به خانواده ات خبر بدم....#رمان_نفرینقسمت_هفتم

از روی وحشت تکرار کردم: ایدز؟#رمان_نفرین#قسمت_هشتم

سرش داد زدم و با او گلاویز شدم که اسلحه ای روی شقیقه ام قرار...

احساس میکردم دست و پایم را به چند اسب جنگی بسته اند و آنها ر...

🔻 توییت کاربران توییتر👤 Najat#توییت_گردی ✅@Masaf

🔻 توییت کاربران توییتر✍ ‏چه صحنه‌هایی خدایا، چه صحنه‌هایی. ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط