پارت هفتاد غریبه آشنا
#پارت_هفتاد #غریبه آشنا
ئونسو:
قراره برای اولین بار همه ی گروه های عضو کمپانی رو ببینم،کم و بیش بعضیاشون رو میشناسم...وارد سالن شدیم روی میزی ک اسم اکسو نوشته بود نشستیم،یکم استرس داشتم قرار بود توی این جشن به همه معرفی بشم...هرچی جشن جلو تر میرفت استرسمم بیشتر میشد
تانیا:ئونسو چرا یه جوری هستی
+چجوریم مگه؟
تانبا:هیچی ولی آخه حرف نمیزنی چرا
بکهیون از اون سمت میز اومد
بکهیون:خانم تانیا،من میدونم چشه اگه میشه شما برید اون سمت من بشینم اینجا باهاش حرف بزنم
تانیا:اهوم حتما
خواست بره یه نگاهیی بهم کرد چشمک زد و رفت،بکهیون نشست پیشم،دستشو گذاشت پشت صندلیم و سرشو آورد نزدیک صورتم
-خب بگو ببینم خانم خوشگل من چش شده
+وای بکهیون الان آبرومون میره فاصله بگیر
-نچ آبرومون نمیره فعلا مهم حال خانوممه ک خوب باشه،حالا بگو چی شده
+فقط یکم استرس دارم
دستمو گرفت
-فقط یکم؟دستات یخ زده
+چیزی نیست
-او باشه پس تو فکر نباش الان یه کاری میکنم خوشبگذرونی
+چیکار؟
-چانن،چانیولااا
چانیول:بله
-پایه ای بریم
چانیول:بله ک پایه ام
+چیکار میخواید انجام بدی
-اونجا رو ببین
+پیست رقص رو میگی
-اهوم،تا سه میشماری؟
+یک،دو،سه
همین ک سه رو گفتم سالن تاریک شد،و نور افتاد روی پیست رقص و مجری برنامه اعلام کرد ک هرکس دلش میخواد با زوجش بیاد تو پیست رقص
+بکهیون حالت خوبه
-ببین اینجا دیگه مشکلی نیست و کسی هم حرفی نمیزنه و برا کسی هم مهم نیست ک تو باکی میرقصی،همین چانیول رو میبینی هر سال پارتنرش یه نفره الانم نیشش بازه دنبال یکی دیگه میگرده
+واقعا
-بله واقعا
بکهیون بلند شد و جلوم ایستاد و دستشو کشید
-افتخار میدید بانوی زیبا
یه نگاه به پیست کردم شلوغ شده بود،دستمو گذاشتم تو دستش و بلند شدم،پسرا همشون باهم شروع کردن به دست زدن و داد زدن تانیا هم گلو خودشو پاره کرد انقد جیغ زد وای خوب شد دونگهه درستش کرد نمیشد باهاش حرف بزنی الان نشسته اینجا جیغ میزنه،با بکهیون رفتیم رو پیست رقص و شروع کردیم به رقصیدن
کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf
#exo
ئونسو:
قراره برای اولین بار همه ی گروه های عضو کمپانی رو ببینم،کم و بیش بعضیاشون رو میشناسم...وارد سالن شدیم روی میزی ک اسم اکسو نوشته بود نشستیم،یکم استرس داشتم قرار بود توی این جشن به همه معرفی بشم...هرچی جشن جلو تر میرفت استرسمم بیشتر میشد
تانیا:ئونسو چرا یه جوری هستی
+چجوریم مگه؟
تانبا:هیچی ولی آخه حرف نمیزنی چرا
بکهیون از اون سمت میز اومد
بکهیون:خانم تانیا،من میدونم چشه اگه میشه شما برید اون سمت من بشینم اینجا باهاش حرف بزنم
تانیا:اهوم حتما
خواست بره یه نگاهیی بهم کرد چشمک زد و رفت،بکهیون نشست پیشم،دستشو گذاشت پشت صندلیم و سرشو آورد نزدیک صورتم
-خب بگو ببینم خانم خوشگل من چش شده
+وای بکهیون الان آبرومون میره فاصله بگیر
-نچ آبرومون نمیره فعلا مهم حال خانوممه ک خوب باشه،حالا بگو چی شده
+فقط یکم استرس دارم
دستمو گرفت
-فقط یکم؟دستات یخ زده
+چیزی نیست
-او باشه پس تو فکر نباش الان یه کاری میکنم خوشبگذرونی
+چیکار؟
-چانن،چانیولااا
چانیول:بله
-پایه ای بریم
چانیول:بله ک پایه ام
+چیکار میخواید انجام بدی
-اونجا رو ببین
+پیست رقص رو میگی
-اهوم،تا سه میشماری؟
+یک،دو،سه
همین ک سه رو گفتم سالن تاریک شد،و نور افتاد روی پیست رقص و مجری برنامه اعلام کرد ک هرکس دلش میخواد با زوجش بیاد تو پیست رقص
+بکهیون حالت خوبه
-ببین اینجا دیگه مشکلی نیست و کسی هم حرفی نمیزنه و برا کسی هم مهم نیست ک تو باکی میرقصی،همین چانیول رو میبینی هر سال پارتنرش یه نفره الانم نیشش بازه دنبال یکی دیگه میگرده
+واقعا
-بله واقعا
بکهیون بلند شد و جلوم ایستاد و دستشو کشید
-افتخار میدید بانوی زیبا
یه نگاه به پیست کردم شلوغ شده بود،دستمو گذاشتم تو دستش و بلند شدم،پسرا همشون باهم شروع کردن به دست زدن و داد زدن تانیا هم گلو خودشو پاره کرد انقد جیغ زد وای خوب شد دونگهه درستش کرد نمیشد باهاش حرف بزنی الان نشسته اینجا جیغ میزنه،با بکهیون رفتیم رو پیست رقص و شروع کردیم به رقصیدن
کاری از نویسنده گروه:@forough_wolf
#exo
۸.۱k
۱۴ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.