قسمت

قسمت 3
و در آن شب حجر بن عدی در مسجد بود، ناگاه شنید که اشعث می‌گوید: ای ابن ملجم زود باش و حاجت خود را برآور که چون صبح طالع شود رسوا می‌شوی. چون حجر این سخن را شنید غرض ایشان را فهمید و به اشعث لعین گفت: ای اعور ملعون ارادۀ کشتن علی داری؟ و به جانب خانۀ آن حضرت دوید که آن حضرت را خبر کند، قضا را آن حضرت از راه دیگر رفته بود، چون به مسجد برگشت شنید که مردم می‌گویند: امیر المؤمنین کشته شد. ایضاً روایت کرده است که عبد اللّه بن محمّد ازدی گفت: در آن شب من در مسجد جامع کوفه بودم با گروهی از اهل مصر، در آن شب به عبادت احیا می‌کردم، دیدم جماعتی نزدیک در مسجد که سمت خانۀ حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام است جمع شده‌اند، ناگاه دیدم حضرت داخل مسجد شد و مردم را ندای نماز داد و گفت: الصّلاة الصّلاة، تا صدای حضرت را شنیدم برق شمشیرها دیدم و صدائی شنیدم که کسی می‌گفت: حکم از خداست نه از تو یا علی، و در اوّل شبیب بن بجره ضربتی بر سر حضرت زده بود ضربت به طاق مسجد آمده بود و به حضرت نخورده بود، چون حضرت به نزدیک محراب رفت و مشغول نماز شد ابن ملجم بر آن حضرت ضربت زد و آن سه ملعون گریختند، چون شبیب به خانه رفت و پسر عمّش او را مضطرب یافت گفت: بلکه تو امیر المؤمنین علیه السّلام را کشته‌ای، خواست بگوید نه گفت بلی، پس پسر عمّش شمشیر او را گرفته او را به جهنّم فرستاد، و ابن ملجم را مردی از قبیلۀ همدان گرفت و به خدمت آن حضرت آورد.

جلاء العیون: تاریخ چهارده معصوم، صفحه 323
دیدگاه ها (۴)

امشب خیلی برای ظهور و سلامتی امام زمان دعا کنید#اللهم_عجل_لو...

یتیما با ظرف شیردر خونه ی امیر ......علی هنوز هم مظلوم است.ا...

قسمت 2و عمرو بن بکر چون به مصر رفت، در شب نوزدهم ارادۀ قتل ع...

قسمت 1شیخ مفید و دیگران روایت کرده‌اند که گروهی از خوارج در ...

بسم الله الرحمن الرحیمپاسخ قسمت دوم : وهمگان را به اسلام نا...

بسم الله الرحمن الرحیمپاسخ قسمت اول :به طور حتم مقصود شما ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط