پارت۵☘تناسخ به عنوان خواهر نقش اصلی
پارت۵☘تناسخ به عنوان خواهر نقش اصلی
..
این دختر بعد از مرگ والدینش به همراه خواهر یازده ساله به یوکوهاما امده و با چهار شخصیت پرطرفدار سگ های ولگرد بانگو یعنی دازای اوسامو، ناکاهارا چویا،آکوتاگاوا ریونوسکه و ناکاجیما اتسوشی رو به رو شد.ماجرا های شاد،غمگین،ترسناک وخنده داری براش پیش اومد و هر چهار شخصیت عاشقش شدن. در اخر هم داستان با پایان حارم معکوس به اتمام رسید.
من به عنوان خواهر کوچیکتر شخصیت اصلی،میچیرو لیرا تناسخ پیدا کردم. این دختر نقش خاصی تو داستان نداشت.
میشه گفت هر وقت داستان داشت حوصله سربر میشد از این دختر برای هیجان انگیز کردن داستان استفاده می کردم.
پس انواع بلا ها رو سر این بچه اوردم. مثل دزدیده شدن توسط مافیا،شکنجه شدن توسط فئودور،به بردگی گرفته شدن توسط انجمن و حتی زندانی شدن توسط دولت، اخرش هم تو درگیری بین مافیا و آژانس و انجمن میمیره.
سرم رو به میز می کوبم، از این بدتر نمیشه،این همه شخصیت....چرا من باید تو بدن این بچه تناسخ پیدا کنم؟😨
تنها خوبی که این بچه داره این هست که به موهبت قوی داره. موهبت"بلعیدن". اون می تونه موهبت افراد رو به مدت نیم ساعت با موهبت خودش عوض کنه. مثلا اگه به چویا دست بزنه،چویا موهبت این دختر رو بدست میاره و این دختر می تونه به مدت نیم ساعت از موهبت چویا استفاده کنه.
در بیشتر مواقع فردی که روش موهبت روش انجام میده متوجه نمیشه که موهبتش با مال دختر عوض شده و فکر میکنه موهبتش از دست داده.
موهبت این دختر خیلی خیلی قویه.البته اگر نهوه درست استفادش رو بلد باشی. در غیر اینصورت خیلی بدرد نمی خوره. تو فن فیک خیلی دیر متوجه شد موهبت داره و نتونست ازش خوب استفاده بکنه و مرد.اما الان فرق می کنه.
____________________////_
..
این دختر بعد از مرگ والدینش به همراه خواهر یازده ساله به یوکوهاما امده و با چهار شخصیت پرطرفدار سگ های ولگرد بانگو یعنی دازای اوسامو، ناکاهارا چویا،آکوتاگاوا ریونوسکه و ناکاجیما اتسوشی رو به رو شد.ماجرا های شاد،غمگین،ترسناک وخنده داری براش پیش اومد و هر چهار شخصیت عاشقش شدن. در اخر هم داستان با پایان حارم معکوس به اتمام رسید.
من به عنوان خواهر کوچیکتر شخصیت اصلی،میچیرو لیرا تناسخ پیدا کردم. این دختر نقش خاصی تو داستان نداشت.
میشه گفت هر وقت داستان داشت حوصله سربر میشد از این دختر برای هیجان انگیز کردن داستان استفاده می کردم.
پس انواع بلا ها رو سر این بچه اوردم. مثل دزدیده شدن توسط مافیا،شکنجه شدن توسط فئودور،به بردگی گرفته شدن توسط انجمن و حتی زندانی شدن توسط دولت، اخرش هم تو درگیری بین مافیا و آژانس و انجمن میمیره.
سرم رو به میز می کوبم، از این بدتر نمیشه،این همه شخصیت....چرا من باید تو بدن این بچه تناسخ پیدا کنم؟😨
تنها خوبی که این بچه داره این هست که به موهبت قوی داره. موهبت"بلعیدن". اون می تونه موهبت افراد رو به مدت نیم ساعت با موهبت خودش عوض کنه. مثلا اگه به چویا دست بزنه،چویا موهبت این دختر رو بدست میاره و این دختر می تونه به مدت نیم ساعت از موهبت چویا استفاده کنه.
در بیشتر مواقع فردی که روش موهبت روش انجام میده متوجه نمیشه که موهبتش با مال دختر عوض شده و فکر میکنه موهبتش از دست داده.
موهبت این دختر خیلی خیلی قویه.البته اگر نهوه درست استفادش رو بلد باشی. در غیر اینصورت خیلی بدرد نمی خوره. تو فن فیک خیلی دیر متوجه شد موهبت داره و نتونست ازش خوب استفاده بکنه و مرد.اما الان فرق می کنه.
____________________////_
۴.۸k
۲۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.