یا چشم بپوش از من و از خویش برانم

یا چشم بپوش از من و از خویش برانم


یا با من دلخسته بمان راحت جانم


عمریست گرفتار توام دست خودم نیست


حرفی نزن از رفتن وبگذار بمانم
دیدگاه ها (۱)

عصرها تنگ غروب....غرق در عمق خیال..........و نگاهی که به اند...

من هر روز و هر لحظه نگرانت می شوم که چه می کنی !؟پنجره ی اتا...

اقاجانیارچطوره نظر

کاش میفهمیدی ؛بغض انقدر بیخ گلویم را گرفته ؛که اگر بخواهم صد...

در خیالات خودم در زیر بارانی که نیستمی رسم با تو به خانه،از ...

حالم دست خودم نیست دیگه آروم نمیگیره دلم از کسی گرفته که می‌...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط