درون چشم تو گویا غزال پنهان است
درون چشم تو گویا غزال پنهان است
که از من و همه ی مردمان گریزان است
به یاد هر مژه ی تابدار زیبایت
به دور باغچه ی من همیشه گلدان است
نیاز نیست به شرح اشاره های لطیف*...
که خنده های تو یک دوره درس عرفان است
ز چاه چشم تو بیرون کشیده اند مرا
ولی نهایت این قصه باز زندان است
چطور از تو بگویم؟شنیده ام حتی...
خدا از اینکه تورا آفریده حیران است
که از من و همه ی مردمان گریزان است
به یاد هر مژه ی تابدار زیبایت
به دور باغچه ی من همیشه گلدان است
نیاز نیست به شرح اشاره های لطیف*...
که خنده های تو یک دوره درس عرفان است
ز چاه چشم تو بیرون کشیده اند مرا
ولی نهایت این قصه باز زندان است
چطور از تو بگویم؟شنیده ام حتی...
خدا از اینکه تورا آفریده حیران است
۳.۴k
۱۱ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.