تک پارتی

تک پارتی:)

مثل همیشه تو دفترم نشسته بودم که پدرم با یه اقایی اومد داخل


پدر: دخترم سلام

ا/ت: سلام پاپا چی شده ایشون کی هستن



پدر: عزیزم این اقا محافظ جدید تو هستش


ا/ت: عاحححح پاپا مگه نگفتم دیگه برا محافظ نگیر

پدر: چرا دخترم ولی خوب ما ثروتمند ترین خانواده حهانیم نمیخام چیزیت بشه



ا/ت: اوک حالا ایشون کی هستن

پدر: ایشون جئون جونگ کوک هستن


ا/ت: 😐پاپا. خودشون زبون ندارن؟؟

جونگ کوک: زبون دارم ولی کم حرف میزنم


ا/ت: خیلی خوب پاپا برین بیرون میخام به کارام برسم


پدر ا/ت بیرون میره


"از زبون جونگ کوک "

بینمون سکوت بود میخاستم سکوتو بشکنم ولی نمیدونستم چجوری

که یهو گفتم


جونگ کوک: سلام


ا/ت سر تکان داد ث ادامه کارش را انجام داد.


جونگ کوک اومد نزدیک تر گفت


جونگ کوک: داری چیکار میکنی



ا/ت: دارم رو پروژم کار میکنم


جونگ کوک: اوه چه عالی میتونم ببینم
(جونگ کوک اینو میگه و کنار ا/ت میشینه)

ا/ت تعجب میکنه ولی چیزی نمیگه



جونگ کوک تو ذهنش
هه دختر ساده لوحیه خیلی راحت میتونم. ازش به نفه خودم استفاده کنم😏

ا/ت لبه صندلی نشسته بود. چون دونفری رو یه صندلی نشسته بودن



جونگ کوک نزدیک ا/ت میشه و بهش خیره میشه



ا/ت به عقب میره که میوفته. ولی جونگ کوک کمرشو میگیره و نمیزاره بیوفته و همچنان به ا/ت خیره میشه


ا/ت: ا.... ا.. ا.. عاا داری چیکار میکنی ولم کنن


جونگ کوک: خوب داشتی میوفتادی میخاستی بزارم بیوفتی هااا؟؟

ا/ت: نه نه ولی خوب عااا بیخیال. بیا منو باید ببری تا یه جایی


جونگ کوک: میتونم بپرسم کجا؟

ا/ت: اره یکی از دوستای قدیمیم که تازه منو دید منو به مهمونیش دعوت کرد

اول باید بریم خونه که لباس عوض کنم بعد بریم اونجا


جونگ کوک : عاا باشه

به سمت خونه خرکت کردن و ا/ت وقتی به خونه رسید رفت تا اماده شه یه لباس بلند چاک داره میپوشه و ارایش خیلی کمی میکنه و موهاشو باز میزاره

"چند دقیقه بعد"

خوب بریم من امادم

جونگ کوک. به ماشین تکیه داده بود وقتی برگشت چشماش گشاد شد


ذهن جونگ کوک :

عاح خدای من. چقدر قشنگ شده چقد این لباس بهش میاد (دروغ میگه تحریک شده😂🤫🫡)

ا/ت: خوب چطوره؟

جونگ کوک : ع.. عاا عالیی شدی


ا/ت: هوم ممنون (لبخند)



ادامشو هم میزارم کیوتااا حمایت کنین انرژی بدین بهم مرسییی 🥲🫀💗🧸
دیدگاه ها (۵)

کصخله طرف؟؟ 😐🫴🏻💔معذرت میخام یکم اخرش بی ادبی شد

ادامه تکپارتی ا/ت: خوب بریم؟ جونگ کوک: بریم بفرماییدا/ت: مم...

مرد ناشناس به ا/ت کمک میکنه تا بلند شه ا/ت: م.. م.. من. واقع...

های بیبی گرلامم فیک جدید داریم که از اسلاید دوم میخوام د...

سرنوشت"p,19...چشمام خیلی ..‌ خیلی درخشان بود .. بعد از دو می...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط