ادامه قسمت شانزدهم

ادامه قسمت شانزدهم
ولی خودم ب خودم اینطوری جواب میدادم که شاید بخاطر رفتار عجیبش تو ذهنم مونده ،یا شاید نوع نگاهش، یاشاید صداش و یا چهره جذابش!!
سرم و اوردم بالا چشمام ب عقربه های ساعت خوشگلم افتاد ک هر دوشون روی ۱۲ ایستاده بودن....
ساعت صفر عاشقی !!
ی پوزخند زدم شنیده بودم وقتی اینجوری ببینی ساعت و همون زمان یکی بهت فکر میکنه ....
نویسندگان: فاطمه زهرا درزی وغزاله میرزاپور
🚫کپی رمان در هر شرایطی بدون ذکر نام نویسندگان حرام است .
دیدگاه ها (۰)

✨🌱✨#ناحله#قسمت_هفدهمخسته و کلافه از رخ دادن اتفاقای عجیب اطر...

ادامه قسمت هفدهم_جزوه ی قاجارو میفرسم برات !!!اینو گفتمو از ...

✨🌱✨#ناحله#قسمت_شانزدهمچهرش خیلی جذاب تر شده بود مثه همیشهه ت...

ادامه قسمت پانزدهمشرمنده نگاش کردم و گفتم :ن بابا این چ حرفی...

SENARIO :: SOKUKU :: PART :: 4

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط