پارت 10

پارت 10
فصل=2
فیک=عشق دو طرفه❤
از زبان رادمی
ایو رفت ملاقات یوناتا و به یوناتا گفت....
+سلام...
-خوبی عشقم دلم برات تنگ شده بود
+خوبم ولی هنوز یادم نرفته پسرمو کشتی
-فراموشش کن
+اخهه چجوری
-خب حالا ولش بگو چرا اومدی؟
+اومدم که بهت بگم....
-چی بگی؟
+من حاملم....
-از کی؟😳
+از یکی دیگه به تو چه
-خب چند روزه حامله ای؟
+یک هفته
-اها بچه که از من نیست منو تو باهم نبودیم
+خنگ الان گفتم از یکی دیگه حاملم
-اها
+خب از این جهنم ازاد شدی میریم دادگاه برای تلاق
-باشه(عصبی و دست هاشو مشت کرده بود)
+خب من میرم
-باشه
از زبان رادمی
ایو رفت پیش نامجون کسی که یک هفتست میشناستش و دوسش داره
علامت نامجون®
®تا الان کجا بودی هااااا(داد)
+رفتم چکاب(داشت دوروغ میگفت)
®چرا به من نگفتی؟
+یادم رفت
®اشکالی نداره حالا بگو بچه چطوره خوبه؟
+اره خوبه
®خداروشکر که بچه سالمه
+اره منم خوشحال شدم
®هوممم
از زبان رادمی
نامجون به ایو گفت که.....



ممنون که حمایت میکنی:)🫂

ادامش پارت 11:)🧃