پارت 9
پارت 9
فصل=2
فیک=عشق دو طرفه❤
از زبان رادمی
و یوناتا به مادر ایو گفت....
-سلام مادر چیزی شده؟
مادر ایو:خودت خوب میدونی چیشده(عصبی)
دو میخای زنه پیر رو عصبی کنی هااااا
-م م م من که کاری نکردم
مادر ایو:تو نوم رو کشتی
الان هم پلیسا میان تورو برای 10 سال حبس میبرن
-چی من کاری نکردم دارم راست میگم
مادر ایو:اما فیلم که دارم میبینم اسنو نمیگن
-چی اینو از کجا اوردی!
مادر ایو:دخترم بهم گفت دوربین عمارت رو چک کنم
و منم اینو دیدم و فرستادم برای پلیس ها
عا اینه پلیس عا اومدن
∆خانم ایشون بچه ی دختر شما رو کشتن؟
مادر ایو:بله اقا ایشون کشته
-یه لحظه کوش بدین لطفا ولم کنید
∆اقا با ما بیاید کلانتری لطفا
-ب ب باشه
از زبان رادمی
یوناتا رفت زندان و بعد 2 روز ایو مرکز شد و رفت خونه پدر و مادرش امریکا...
بعد از زندان یوناتا به ایو رنک زد و ایو جواب داد گفت...
+شما؟!
-سلام منم یوناتا
+شمارو نمیشناسم
-یه لحظه گوش کن عشقم
+به من نگو عشقم
-باشه نمیگم فقط به حرفام گوش کن
+خب....میشنوم!
-درسته پسرمون مرده
+پسرم نه پسرمون(داد)
-باشه پسر تو
+خب بگو
-درسته پسرت مرده ولی من نکشتمش لطفا شکایتت رو پس بگیر خواهش میکنم و فقط تورو حل دادم همین
+پرو رو ببین پسره منو کشته بعد میگه من نکشتم شکایتت رو پس بگیر یکم خجالت بکش
-ببخشید من غلط کردم
+با این حرفا پسرم برنمیگرده
قطع میکنم
-صب کن...الو الوووو
از زبان رادمی
وقتی یوناتا به ایو زنک زد ایو حسابی اعصابش خورد شد و رفت ملاقات یوناتا و به یوناتا گفت....
ادامش پارت 10:)🧃
میدونم یکم کوتاه بود🫂
فصل=2
فیک=عشق دو طرفه❤
از زبان رادمی
و یوناتا به مادر ایو گفت....
-سلام مادر چیزی شده؟
مادر ایو:خودت خوب میدونی چیشده(عصبی)
دو میخای زنه پیر رو عصبی کنی هااااا
-م م م من که کاری نکردم
مادر ایو:تو نوم رو کشتی
الان هم پلیسا میان تورو برای 10 سال حبس میبرن
-چی من کاری نکردم دارم راست میگم
مادر ایو:اما فیلم که دارم میبینم اسنو نمیگن
-چی اینو از کجا اوردی!
مادر ایو:دخترم بهم گفت دوربین عمارت رو چک کنم
و منم اینو دیدم و فرستادم برای پلیس ها
عا اینه پلیس عا اومدن
∆خانم ایشون بچه ی دختر شما رو کشتن؟
مادر ایو:بله اقا ایشون کشته
-یه لحظه کوش بدین لطفا ولم کنید
∆اقا با ما بیاید کلانتری لطفا
-ب ب باشه
از زبان رادمی
یوناتا رفت زندان و بعد 2 روز ایو مرکز شد و رفت خونه پدر و مادرش امریکا...
بعد از زندان یوناتا به ایو رنک زد و ایو جواب داد گفت...
+شما؟!
-سلام منم یوناتا
+شمارو نمیشناسم
-یه لحظه گوش کن عشقم
+به من نگو عشقم
-باشه نمیگم فقط به حرفام گوش کن
+خب....میشنوم!
-درسته پسرمون مرده
+پسرم نه پسرمون(داد)
-باشه پسر تو
+خب بگو
-درسته پسرت مرده ولی من نکشتمش لطفا شکایتت رو پس بگیر خواهش میکنم و فقط تورو حل دادم همین
+پرو رو ببین پسره منو کشته بعد میگه من نکشتم شکایتت رو پس بگیر یکم خجالت بکش
-ببخشید من غلط کردم
+با این حرفا پسرم برنمیگرده
قطع میکنم
-صب کن...الو الوووو
از زبان رادمی
وقتی یوناتا به ایو زنک زد ایو حسابی اعصابش خورد شد و رفت ملاقات یوناتا و به یوناتا گفت....
ادامش پارت 10:)🧃
میدونم یکم کوتاه بود🫂
۶.۱k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.