پارت 8
پارت 8
فیک=عشق دو طرفه❤
فصل=2
از زبان رادمی
و جنسیت بچه......
پسر بودددد وای بچشونو باید سقد کنن🥲
علامت خانم دکتر¶
¶خانم بچتون پسره مبارکتون باشه
+چی پسر من پسر نمیخاممم
-پ....پ... پسر بود!
¶اره اقا
-خیلی ممنون چقد باید بابتش بدم؟
¶3 میلیون
-باشه بفرمایید
¶ممنون
-بیا بریم عزیزم
+باشه(گریه)
از زبان رادمی
ایو و یوناتا سوار ماشین شدن و ایو گفت....
+من نمیخام پسرمو بکشم(گریه)
-منم نمیخام اما پدر و مادرم اینجوری خاستن
+اما پدر و مادر من قبول میکنن پسرمو(گریه)
-اما پدر و مادر من نه(عصبی)
+عصبی نشو....من پسرمو سقد نمیکنم
-تو خیلی غلط میکنی
+ماشینو نگه دار
-چرا
+گفتم ماشینو نگه دارررر(داد)
-باشه چته....
از زبان رادمی
ایو از ماشین پیاده شد و برای خودش تاکسی گرفت و رفت عمارت و وسایل هاش رو جمع کرد میخاست بره پیش پدر و مادرش و از یوناتا تلاقی بگیره و یوناتا رسید عمارت به ایو گفت...
-کجا میری با این چمدون
+میرم پیش پدر و مادرم و از تو تلاق میگیرم حالا از سره راهم برو کنار
-نمیرم میخای چیکار کنی؟
+جیغ میزنم و میگم مردم کمکم کنید این مرد میخاد منم بکشه حالا فهمیدی چیکار میکنم
-بشین یکم حرف بزنیم عزیزم
+به من نگو عزیزم
-یه لحظه بیا بشین
+به من دست نزن(داد)
-کاری نکن بزنمت
+جرعتشو نداری
-ندارم نه.....(یه سیلی به ایو زد و ایو افتاد زمین و شروع به گریه کردن کرد)
+تو هق رو من هققق دست بلند هقق کردی!(گریه)
-اره مشکلش چیه هاااا(داد)
اون چمدون لامصبو بده به من
+ولش کن
-گفتم بده به کن
+میگم ولش کن...(همینجوری بحث میکردن و یوناتا ایو رو خل داد و ایو کلش خورد به دیوار و خون ریزی شدید مرد و یوناتا سری ایو رو برد به بیمارستان.....
علامت دکتر ها¶
-دکتر دکتر کمک کنید زنم بارداره
¶چیشده سرش چیشده
-زر به خورده
¶باشن شما اینجا بمونید میبریمش اتاق عمل
-باشه(گریه)
وای من چه غلطی کردم اگه پسرم بمیره پدر و مادر ایو منو به حرم بچه کشی میندازن زندان چی بگم به پدر و مادر ایو؟
اگه ایو به هوش بیاد خودش همه چیو به پدر و مادرش میگه حالا چیکار کنم!
(یوناتا تو دلش داشت واسه خودش حرف میزد)
¶اسم خانمتون چیه؟
-ایو
¶فامیلیش
-کیم ایو
¶ممنون... خاستم بگم که متاسفانه بچتون مرد
-چ چ چی!(گریه)
¶یکم بعد پلیش میاد شمارو بازجویی کنه
-برای چی من کاری نکردم
¶میدونم اقا اروم باشید برای مطمعن شدن میان
-باشه
¶اینا پلیس اومد من دیگه برم پیش خانمتون
علامت پلیس∆
∆خب اقا میشه با ما به کلانتری بیاین
-چ چ چشم حتما
∆بفرمایید
از زبان رادمی
پلیس ها اظهارات یوناتا رو ثبت کردن و ازادش کردن و یوناتا رفت بیمارستان پیش ایو دید که پدر ایو رفته پیشش و مادرش منتظر یوناتا بوده و یوناتا رفت پیش مادر ایو و گفت.....
ادامش پارت 9:)🧃
فیک=عشق دو طرفه❤
فصل=2
از زبان رادمی
و جنسیت بچه......
پسر بودددد وای بچشونو باید سقد کنن🥲
علامت خانم دکتر¶
¶خانم بچتون پسره مبارکتون باشه
+چی پسر من پسر نمیخاممم
-پ....پ... پسر بود!
¶اره اقا
-خیلی ممنون چقد باید بابتش بدم؟
¶3 میلیون
-باشه بفرمایید
¶ممنون
-بیا بریم عزیزم
+باشه(گریه)
از زبان رادمی
ایو و یوناتا سوار ماشین شدن و ایو گفت....
+من نمیخام پسرمو بکشم(گریه)
-منم نمیخام اما پدر و مادرم اینجوری خاستن
+اما پدر و مادر من قبول میکنن پسرمو(گریه)
-اما پدر و مادر من نه(عصبی)
+عصبی نشو....من پسرمو سقد نمیکنم
-تو خیلی غلط میکنی
+ماشینو نگه دار
-چرا
+گفتم ماشینو نگه دارررر(داد)
-باشه چته....
از زبان رادمی
ایو از ماشین پیاده شد و برای خودش تاکسی گرفت و رفت عمارت و وسایل هاش رو جمع کرد میخاست بره پیش پدر و مادرش و از یوناتا تلاقی بگیره و یوناتا رسید عمارت به ایو گفت...
-کجا میری با این چمدون
+میرم پیش پدر و مادرم و از تو تلاق میگیرم حالا از سره راهم برو کنار
-نمیرم میخای چیکار کنی؟
+جیغ میزنم و میگم مردم کمکم کنید این مرد میخاد منم بکشه حالا فهمیدی چیکار میکنم
-بشین یکم حرف بزنیم عزیزم
+به من نگو عزیزم
-یه لحظه بیا بشین
+به من دست نزن(داد)
-کاری نکن بزنمت
+جرعتشو نداری
-ندارم نه.....(یه سیلی به ایو زد و ایو افتاد زمین و شروع به گریه کردن کرد)
+تو هق رو من هققق دست بلند هقق کردی!(گریه)
-اره مشکلش چیه هاااا(داد)
اون چمدون لامصبو بده به من
+ولش کن
-گفتم بده به کن
+میگم ولش کن...(همینجوری بحث میکردن و یوناتا ایو رو خل داد و ایو کلش خورد به دیوار و خون ریزی شدید مرد و یوناتا سری ایو رو برد به بیمارستان.....
علامت دکتر ها¶
-دکتر دکتر کمک کنید زنم بارداره
¶چیشده سرش چیشده
-زر به خورده
¶باشن شما اینجا بمونید میبریمش اتاق عمل
-باشه(گریه)
وای من چه غلطی کردم اگه پسرم بمیره پدر و مادر ایو منو به حرم بچه کشی میندازن زندان چی بگم به پدر و مادر ایو؟
اگه ایو به هوش بیاد خودش همه چیو به پدر و مادرش میگه حالا چیکار کنم!
(یوناتا تو دلش داشت واسه خودش حرف میزد)
¶اسم خانمتون چیه؟
-ایو
¶فامیلیش
-کیم ایو
¶ممنون... خاستم بگم که متاسفانه بچتون مرد
-چ چ چی!(گریه)
¶یکم بعد پلیش میاد شمارو بازجویی کنه
-برای چی من کاری نکردم
¶میدونم اقا اروم باشید برای مطمعن شدن میان
-باشه
¶اینا پلیس اومد من دیگه برم پیش خانمتون
علامت پلیس∆
∆خب اقا میشه با ما به کلانتری بیاین
-چ چ چشم حتما
∆بفرمایید
از زبان رادمی
پلیس ها اظهارات یوناتا رو ثبت کردن و ازادش کردن و یوناتا رفت بیمارستان پیش ایو دید که پدر ایو رفته پیشش و مادرش منتظر یوناتا بوده و یوناتا رفت پیش مادر ایو و گفت.....
ادامش پارت 9:)🧃
۵.۹k
۰۵ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.