باران

باران
این پاره‌خط‌های موازیِ خیس
به‌زودی
اندوهِ چسبیده به پنجره را خواهد شست
چون خاطرۀ شیرین تابستان
از سایۀ دیوار
مرا
غنیمت بشمار...
دیدگاه ها (۵)

حسّی شبیه غم بدنت را گرفته بوداز خانه ای که بوی تنت را گرفته...

خوش رنگ ترین گل جهان تقدیمت آبیِ قشنگِ آسمان تقدیمت در کلب...

من زخم‌های بی‌نظیری به تن دارم اماتو مهربان‌ترین‌شان بودیعمی...

گونه های تَر من،دست پر از مِهر کسی را حس کردسر من ناز و نواز...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

پرسیده بودم چه بویی پرتتان می‌کند به روزهای بچگی؟ جواب داده ...

پارت ۱هوا مثل همیشه سرد بود،دست های کوچیک و لاغرم رو بیشتر د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط