کلاس سوم که بودم یه بار خانوم دینیمون گفت: اگر مسلمون باش
کلاس سوم که بودم یه بار خانوم دینیمون گفت: اگر مسلمون باشید وقتی اسم "حسین" میاد باید تمام موهای تنتون سیخ بشه و همونجا خودش یه لرزه ای به تنش افتاد و بلافاصله آستین مانتوشو زد بالا و گفت: ببینید...
عین آزمایشای علوم یهو هممون از دیدن موهای سیخ خانم دینی دهنمون واموند و در کسری از ثانیه آستین سی تا بچه ی نه ساله بالا رفت تا این آزمایش رو روی خودش امتحان کنه و سند مسلمونی بگیره!
میون اون سی نفر فقط موهای تن من بود که با گفتن "حسین" راست شد و یهو با یه غرور خاصی دستمو بردم بالا و گفتم: اجازه خانم، ما مسلمونیم!
بچه ها حرصشون گرفته بود و هی از خانم دینی میپرسیدن: خانوم اگه موهای پامون سیخ بشه هم قبوله؟ خانوم ما موهامون تا نصفه بالا میاد، ما مسلمونیم؟ خانوم ما دستمون مو نداره ولی پوستمون مرغی میشه، ما مسلمونیم؟
که یهو یکی از ته کلاس بلند شد و همینجور که لباش از بغض میلرزید گفت: خانوم ببخشید ما سرطان داریم، ما چطوری بفهمیم که مسلمونیم و پقی زد زیر گریه!
هر سی تامون با گریش زدیم زیر گریه و آستینامونو دادیم پایین و گفتیم: تو رو خدا گریه نکن، اصن ما هم مسلمون نیستیم!
عین آزمایشای علوم یهو هممون از دیدن موهای سیخ خانم دینی دهنمون واموند و در کسری از ثانیه آستین سی تا بچه ی نه ساله بالا رفت تا این آزمایش رو روی خودش امتحان کنه و سند مسلمونی بگیره!
میون اون سی نفر فقط موهای تن من بود که با گفتن "حسین" راست شد و یهو با یه غرور خاصی دستمو بردم بالا و گفتم: اجازه خانم، ما مسلمونیم!
بچه ها حرصشون گرفته بود و هی از خانم دینی میپرسیدن: خانوم اگه موهای پامون سیخ بشه هم قبوله؟ خانوم ما موهامون تا نصفه بالا میاد، ما مسلمونیم؟ خانوم ما دستمون مو نداره ولی پوستمون مرغی میشه، ما مسلمونیم؟
که یهو یکی از ته کلاس بلند شد و همینجور که لباش از بغض میلرزید گفت: خانوم ببخشید ما سرطان داریم، ما چطوری بفهمیم که مسلمونیم و پقی زد زیر گریه!
هر سی تامون با گریش زدیم زیر گریه و آستینامونو دادیم پایین و گفتیم: تو رو خدا گریه نکن، اصن ما هم مسلمون نیستیم!
۶.۷k
۰۷ اردیبهشت ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.