پارت 70
#پارت_70
با هم وارد تالار شدیم همه اومده بودن ، دست توی دست ساحل به سمت جایگاه رفتیم ، سوگلو پرهامم تازه نامزد کرده بودن و شبیه این جوجوها بهم چسبیده بودن ،،...
بلاخره ساحل داشت مال من میشد ...
+ ارتام
- جانم
+ یعنی واقعا تموم شد
- این تازه شروع ماس ، نمیزارم به این راحتیا تموم بشه ...
+ خیلی دیونه ایی
- اره معلومه که دیونم ، اگ دیونه نبودم که عاشق تو نمیشدم ...
+ خیلیم دلت بخواد ، پرو شدیا
- اوه اوه ، اعصاب نداریا ، با این وضع مثل اینکه امشب ..
+ امشبو مرض والا
- هوی هوی اروم ، اینطکری فقط منو دیونه تر میکنی
+ دوست دارم
- منم دوست دارم
بلاخره عروسی تموم شد ، از همه خدافسی کردیم و رفتیم خونمون ...
+ اخیش بلاخره تموم شد هوفففف ، ارتامم بیا کمکم کن لباسمو در بیارم
- چشم اومدم
اروم رفتمو از پشت بغلش کردم، دکمه های اون لباس سفید و دونه به دونه باز کردم ، هر دکمه ایی که باز میکردم یه بوسه روی تنش میکاشتم... لباسشو در اوردمو، برگشت سمتم، لباشو به بازی گرفتمو پرتش کروم روی تخت ....
خب داشای گلم از اینجا به بعدشو با مغز منحرف خودتون ادامه بدید ...:))
( پایان ) ♡
با هم وارد تالار شدیم همه اومده بودن ، دست توی دست ساحل به سمت جایگاه رفتیم ، سوگلو پرهامم تازه نامزد کرده بودن و شبیه این جوجوها بهم چسبیده بودن ،،...
بلاخره ساحل داشت مال من میشد ...
+ ارتام
- جانم
+ یعنی واقعا تموم شد
- این تازه شروع ماس ، نمیزارم به این راحتیا تموم بشه ...
+ خیلی دیونه ایی
- اره معلومه که دیونم ، اگ دیونه نبودم که عاشق تو نمیشدم ...
+ خیلیم دلت بخواد ، پرو شدیا
- اوه اوه ، اعصاب نداریا ، با این وضع مثل اینکه امشب ..
+ امشبو مرض والا
- هوی هوی اروم ، اینطکری فقط منو دیونه تر میکنی
+ دوست دارم
- منم دوست دارم
بلاخره عروسی تموم شد ، از همه خدافسی کردیم و رفتیم خونمون ...
+ اخیش بلاخره تموم شد هوفففف ، ارتامم بیا کمکم کن لباسمو در بیارم
- چشم اومدم
اروم رفتمو از پشت بغلش کردم، دکمه های اون لباس سفید و دونه به دونه باز کردم ، هر دکمه ایی که باز میکردم یه بوسه روی تنش میکاشتم... لباسشو در اوردمو، برگشت سمتم، لباشو به بازی گرفتمو پرتش کروم روی تخت ....
خب داشای گلم از اینجا به بعدشو با مغز منحرف خودتون ادامه بدید ...:))
( پایان ) ♡
۲.۵k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.