پارت 68
#پارت_68
ساحلو پرهام دنبال هم میکردن، که یهو پدر ساحل اومد توی اتاق ....
× اه بسه دیگه خونه رو گذاشتین رو سرتون ..
+ ببخشید بابا
× برید بیرون باید با ارتام حرف بزنم
ساحل گف ...
+ بابا میشه من بمونم
× نه هر جفتتون برید
++چشم
ساحلو پرهام رفتن بیرونو درو بستن ، استرس گرفتم ، یعنی شهاب خان با من چی کار داشت اخه ... اومدو کنار صندلی کنار تخت نشست ...
+ ببین پسر جون میخوام حس واقعیتو به ساحل بدونم ...
- خب من واقعا دوسش دارم یعنی عاشقشم ، دلم میخواد خوشبختش کنم
+ چجوری میخوای خوشبختش کنی وقتی تمام مدتی که باهات بود اتفاقات بدی براش افتاد ..
راستش خودمم با حرف شهاب موافق بودم اما من قول دادم که پا پس نکشم ، شده از جونم بگذرم میگذرم ولی نمخوام بزارم دوباره اتفاقی برای ساحل بیوفته ...
- من ... خب من صدمو برای محافظت ازش میزارم ، میدونم توی این مدت خیلی توی خطر بود ولی دیگه نمیزارم اتفاقی براش بیوفته ....
+ میدونی که ساحل چقدر حساسه
- بله میدونم اون قلب خیلی مهربونو حساسی داره
+ میخوام قول بدی ازش خوب مراقبت کنی
- قول میدم ....
ساحلو پرهام دنبال هم میکردن، که یهو پدر ساحل اومد توی اتاق ....
× اه بسه دیگه خونه رو گذاشتین رو سرتون ..
+ ببخشید بابا
× برید بیرون باید با ارتام حرف بزنم
ساحل گف ...
+ بابا میشه من بمونم
× نه هر جفتتون برید
++چشم
ساحلو پرهام رفتن بیرونو درو بستن ، استرس گرفتم ، یعنی شهاب خان با من چی کار داشت اخه ... اومدو کنار صندلی کنار تخت نشست ...
+ ببین پسر جون میخوام حس واقعیتو به ساحل بدونم ...
- خب من واقعا دوسش دارم یعنی عاشقشم ، دلم میخواد خوشبختش کنم
+ چجوری میخوای خوشبختش کنی وقتی تمام مدتی که باهات بود اتفاقات بدی براش افتاد ..
راستش خودمم با حرف شهاب موافق بودم اما من قول دادم که پا پس نکشم ، شده از جونم بگذرم میگذرم ولی نمخوام بزارم دوباره اتفاقی برای ساحل بیوفته ...
- من ... خب من صدمو برای محافظت ازش میزارم ، میدونم توی این مدت خیلی توی خطر بود ولی دیگه نمیزارم اتفاقی براش بیوفته ....
+ میدونی که ساحل چقدر حساسه
- بله میدونم اون قلب خیلی مهربونو حساسی داره
+ میخوام قول بدی ازش خوب مراقبت کنی
- قول میدم ....
۲.۵k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.