چه بیتابم زینمستی کهجامشرا تو پر کردی

...
چه بی‌تابم زین‌مستی که‌جامش‌را تو پر کردی
زدی آتش به جان من وجودم محو خود کردی

تمنای تو را دارم نگاهم کن که لطف از توست
چنان پروانه می‌سوزم مرا در خود رها کردی

بیا رویای مستانه تو ای مهتاب این شب ها
که دل را باختم بر عشق مرا دیوانه ‌ام کردی

گهی از هجر می‌ خوانی ولی با من نمی مانی
به رندی برده‌ ای دل را چرا ویرانه‌ اش کردی

چه‌حکمی می‌کنی‌برمن مگر با تو چه‌ها کردم
دلم را با خودت بردی در این صحرا رها کردی

غزل خواندم برای تو برای چشم مست تو
ولی با درد من ای یار چه بد ای بی‌ وفا کردی

مرا اینگونه می‌خوانی «گدای عشق» محبوبم
بدان امشب بمیرم من که بر دل بد جفا کردی
(ندا)
#سروده_های_عاشقانه
Https://telegram.me/RomanticPoem
دیدگاه ها (۱۵)

...تو‌ چون آتش بسوزاندی وجود بی‌ قرارم رامنم‌چون ‌شاخه‌خشکی‌...

...بر لبانم قفل زد او در سکوتم بود رفتساقی میخانه‌‌ام پیمان...

...باز با چشمان مستت برده‌ ای دل را بیاعاشقم کردی دوباره ک...

...نمی‌دانی چه دل بستم‌ به چشمانت نگاهم کنبمان با من بخوان ا...

Ⓜ️شدم مجنون و از من برده دل ؛لیلای چشمانتنگاهم کردی و آخر شد...

الا ای دلبر زیبا کجاییچراپیش من تنهانیاییتو تنهایی و من تنها...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط