لب به احساس زدم

لَب به اِحساس زَدَم..!!
مَست شُدَم..!!
فَهمیدَم؛
«شاعِران مَست تَرین طایفهٔ هُشیارَند.!!»

بی خود اَز حال شُدَن،
گرچه گُناه اَست
وَلی...

"شاعِری جُرمِ قَشَنگی است اَگر بُگذارَند..
دیدگاه ها (۲)

یک لب بده به من که لبـم تـیر می کشـدعشقت مـرا به آتش و زنجیـ...

ناز چشمان تو و امروز و فردا کردنت می‌کشد آخر مرا این پا و آن...

ﺍﻭﻣﺪﻥ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽﺑﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﯾﺎ ﻣﯿﺸﻪ ﻓﺮﺩ ﺯﻧﺪﮔﯿــــــــــ...

تنهایی ادامه دادن سخت تره، غمگین تره، ترسناک تره، ولی مطمئن ...

با همین دست، به دستان تو عادت کردماین گناه است ولی جان تو عا...

همه با یار خوش و من به غم یار خوشمسخت کاری است ولی من به همی...

شعله بی امان

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط