گفتم هی نشین چاوشی گوش بده

گفتم: هی نشین #چاوشی گوش بده!
خندید!
گفتم: دیشب بیدار بودی، نه؟!
خندید!
گفتم: لااقل صدای اون آهنگ لامصبو کم کن!
خندید!
گفتم: چه خوشحالی ماشالا!
خندید!
گفتم: لابد به خاطر همین آهنگ جدیده ست که دیشبم به خاطرش بیدار موندی، دیوونه ای هستی برا خودتا، می دونستی؟!
خندید!
گفتم: می دونم! الان بخوام اعتراض کنم میگی روزایی که هیشکی نبود محسن بود! اون روزا که کلی غم و غصه داشتی و حتی فکر اومدن منم نمی کردی به زندگیت!
خیلیم بخوام گیر سه پیچ بشم میخوای بگی دور و بریات کم نبود، حالا دارم به محسنتم حسودی می کنم!
بعدم تا بیام بگم این چه بحثیه ما سر هر چیز بی اهمیتی داریم، میگی من برام آهنگ و خواننده مهم نیست عزیزم، فقط میخوام علایقم علایق تو هم باشه!
خندید!
گفتم: دوستش داشتم قبلا، ولی تازگیا از صداش متنفرم!
دیگه نخندید!
وقتی جا گذاشتمش توی گذشته هاش و چشم بستم روش تا غرق شه لابلای آهنگ و دنیای انفردای چند صد هزار نفره و تنهائیای شلوغش، به این فکر نکردم که من اگه بودم کنارش، برای نبودن ملودیای غمگین و خاطره و ردپای گذشته و غم و غصه بود، حتی به بی من می میره گفتناشم فکر نکردم...
تنها چیزی که اهمیت داشت، خنده هاش بود که بی منم ادامه داشت!
#طاهره_اباذری_هریس
https://t.me/joinchat/AAAAAEH0WVjxvtwf0TH6cQ