امشب با هَم فیلم می بینیم ،
امشب با هَم فیلم می بینیم ،
یک فیلمِ گریهدار که تو از بغلِ مَن
تکان نخوری و هی هقهق کنی و
هی ببوسمت و قلقلکت بدهم و
باز گریهات بند نیاید ..
امشب برایت «شاملو» می خوانم
که قول داده بودم ..
با هم مَست میکنیم ،
با هم تانگو میرقصیم ،
با هم شام میخوریم ،
شامی که من برایت پُختهام با
فلفلِ زیاد که از تُندیش اخم کنی و
بدخلق شوی و من ببوسمت که یعنی
«لُطفاً مرا بیشتر از اینها
دوست داشته باش ..»
بعد کنارِ هم دراز می کشیم ،
برایت شازده کوچولو می خوانم و
آنجا که شازده دُنبالِ دوستِ مار
می گردد با هَم بُغض میکنیم ..
بعد من تمامِ اندوهم نگاه می شود و
زُل میزنم به روی ماهت و
با حسرت میگویم :
«نمیشود خیال نباشی ..؟»
لابلای گریهها میخندی و میگویی:
« نَه ..» و میروی و میروی و
عذابِ شب باز نازل میشود ..
#حمیدسلیمی
https://t.me/joinchat/AAAAAEH0WVjxvtwf0TH6cQ
یک فیلمِ گریهدار که تو از بغلِ مَن
تکان نخوری و هی هقهق کنی و
هی ببوسمت و قلقلکت بدهم و
باز گریهات بند نیاید ..
امشب برایت «شاملو» می خوانم
که قول داده بودم ..
با هم مَست میکنیم ،
با هم تانگو میرقصیم ،
با هم شام میخوریم ،
شامی که من برایت پُختهام با
فلفلِ زیاد که از تُندیش اخم کنی و
بدخلق شوی و من ببوسمت که یعنی
«لُطفاً مرا بیشتر از اینها
دوست داشته باش ..»
بعد کنارِ هم دراز می کشیم ،
برایت شازده کوچولو می خوانم و
آنجا که شازده دُنبالِ دوستِ مار
می گردد با هَم بُغض میکنیم ..
بعد من تمامِ اندوهم نگاه می شود و
زُل میزنم به روی ماهت و
با حسرت میگویم :
«نمیشود خیال نباشی ..؟»
لابلای گریهها میخندی و میگویی:
« نَه ..» و میروی و میروی و
عذابِ شب باز نازل میشود ..
#حمیدسلیمی
https://t.me/joinchat/AAAAAEH0WVjxvtwf0TH6cQ
۲.۴k
۱۲ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.