p12
p12
ویو جیمین
سوزشی رویه گونم حس کردم... اون الان به من سیلی زد.. چطور جرعت کرده
جیمین. چطور جرع...
ات. خفه شووو (داد)
ات. تو بهم خیانت میکنی عاشق یه زن دیگه هم هستی با اینکه زن داری (داد، بغض)
ملکه مادر. ملکه.. لطفا برین بیرون
ات. ای کاش اصلا از اول نمیومد اینجا
رفت
چرا احساس گناه میکنم؟ من پادشاهم نباید دلم واسه یه زن بسوزه
ملکه مادر. دوست داره
جیمین. چی؟ کی؟
ملکه مادر. ملکه
جیمین. نه نداره منو اون ازهمدیگه متنفریم
ملکه مادر. ولی خیلی زیاده روی کردی
جیمین. من؟؟ مادر شما مگه ندیدی به من سیلی زد
ملکه مادر. قبل سیلی زدنش کی زد؟
جیمین..... خیله خب
ملکه مادر. میتونی بری
از اونجا خارج شدم
یعنی تقصیر من بود؟... نه بابا... ولی خب راست میگفت.. با اینکه زن دارم... دارم بایکی دیگه عشق حال میکنم... وخوبم میکنم هه فک کرده میتونه کاری کنه.. ولی ات ای که من میشناختم اینشکلی نبود... همیشه باهام مهربون رفتار میکرد... هوففففف به لارا نیاز دارم
جیمین. به عمارت بانو لارا میریم
مباشر اعظم. چشم
ویو ات
پسره آشغال.. اصلا چرا بغض کردم؟... من که دوسش ندارم.. ولی به هرحال نباید بهم خیانت میکرد.... به من چه منم یکیو واسه خودم پیدا میکنم... اصلا دیگه نگاشم نمیکنم اره
ویو جیمین
رسیدیم به عمارت لارا
.... پــ پادشاه
جیمین. ورودمو اعلام کنید
... اما
جیمین. باز چیه؟... جایی رفته؟؟
.... خیر
جیمین. برو کنار(جدی)
لارا. جیمین!
جیمین. اوه عشقم چرا اینا نمیذاشتن بیام داخل؟
لارا. چون بهشون گفتم یکم خستم کسی مزاحمم نشه...
جیمین. خوبی چیزی شده؟ سرده بریم داخل
لارا. نه نه داخل نه
جیمین. چرا؟
لارا. عام چون.. چون.. ولش بیا بریم پیش ملکه
جیمین. واسه چی؟
لارا. میخوام بهش سر بزنم به هرحال باید به همدیگه سر بزنیم نه؟(عشوه)
جیمین. چقدر تو مهربونی عشق من
لارا.(لبخند)
ویو ات
تصمیم رو گرفتم تا حد مرگ باهاش سرد میمونم ببینم چیکار میکنی.. ازخیلیا شنیدم که لارا یه هرزس وبا همه محافظایه قصر رابطه داره.. بابا پاره نشه یه وقت
ات. میاااااا
میا. جانم؟
ات. بیا اینجا
میا. بله؟
ات. این دختره یا بهتره بگم زنه لارا راسته که با همه محافظایه قصر رابطه داشته؟
میا.بله من حتی یه بار با چشم خودمم دیدم اما میگن به جز یکی از محافظایه قصر که بهش محل سگم نداده هیچ رابطه ای نداره
ات. واقعا میتونم ببینمش؟ اسمش چیه
میا. اره میتونین.. اسمش می...
....... پادشاه و بانو لارا وارد میشوند....
ات. چیییی؟؟؟؟
میا. پادشاه.. بانو لارا
ات. اینحا چیکار میکنید؟(سرد)
جیمین.لارا دلتنگت شده بود
لارا. اره اونی قشنگم(عشوه)
ات نشست سرجاش
جیمین. خب؟
ات. خب؟
جیمین. میگم امدیم بهت سر بزنیم بعدم تو اینطوری میکنی واق..
لارا. عزیزم اروم باش.. اروم
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺❤️🩹
ویو جیمین
سوزشی رویه گونم حس کردم... اون الان به من سیلی زد.. چطور جرعت کرده
جیمین. چطور جرع...
ات. خفه شووو (داد)
ات. تو بهم خیانت میکنی عاشق یه زن دیگه هم هستی با اینکه زن داری (داد، بغض)
ملکه مادر. ملکه.. لطفا برین بیرون
ات. ای کاش اصلا از اول نمیومد اینجا
رفت
چرا احساس گناه میکنم؟ من پادشاهم نباید دلم واسه یه زن بسوزه
ملکه مادر. دوست داره
جیمین. چی؟ کی؟
ملکه مادر. ملکه
جیمین. نه نداره منو اون ازهمدیگه متنفریم
ملکه مادر. ولی خیلی زیاده روی کردی
جیمین. من؟؟ مادر شما مگه ندیدی به من سیلی زد
ملکه مادر. قبل سیلی زدنش کی زد؟
جیمین..... خیله خب
ملکه مادر. میتونی بری
از اونجا خارج شدم
یعنی تقصیر من بود؟... نه بابا... ولی خب راست میگفت.. با اینکه زن دارم... دارم بایکی دیگه عشق حال میکنم... وخوبم میکنم هه فک کرده میتونه کاری کنه.. ولی ات ای که من میشناختم اینشکلی نبود... همیشه باهام مهربون رفتار میکرد... هوففففف به لارا نیاز دارم
جیمین. به عمارت بانو لارا میریم
مباشر اعظم. چشم
ویو ات
پسره آشغال.. اصلا چرا بغض کردم؟... من که دوسش ندارم.. ولی به هرحال نباید بهم خیانت میکرد.... به من چه منم یکیو واسه خودم پیدا میکنم... اصلا دیگه نگاشم نمیکنم اره
ویو جیمین
رسیدیم به عمارت لارا
.... پــ پادشاه
جیمین. ورودمو اعلام کنید
... اما
جیمین. باز چیه؟... جایی رفته؟؟
.... خیر
جیمین. برو کنار(جدی)
لارا. جیمین!
جیمین. اوه عشقم چرا اینا نمیذاشتن بیام داخل؟
لارا. چون بهشون گفتم یکم خستم کسی مزاحمم نشه...
جیمین. خوبی چیزی شده؟ سرده بریم داخل
لارا. نه نه داخل نه
جیمین. چرا؟
لارا. عام چون.. چون.. ولش بیا بریم پیش ملکه
جیمین. واسه چی؟
لارا. میخوام بهش سر بزنم به هرحال باید به همدیگه سر بزنیم نه؟(عشوه)
جیمین. چقدر تو مهربونی عشق من
لارا.(لبخند)
ویو ات
تصمیم رو گرفتم تا حد مرگ باهاش سرد میمونم ببینم چیکار میکنی.. ازخیلیا شنیدم که لارا یه هرزس وبا همه محافظایه قصر رابطه داره.. بابا پاره نشه یه وقت
ات. میاااااا
میا. جانم؟
ات. بیا اینجا
میا. بله؟
ات. این دختره یا بهتره بگم زنه لارا راسته که با همه محافظایه قصر رابطه داشته؟
میا.بله من حتی یه بار با چشم خودمم دیدم اما میگن به جز یکی از محافظایه قصر که بهش محل سگم نداده هیچ رابطه ای نداره
ات. واقعا میتونم ببینمش؟ اسمش چیه
میا. اره میتونین.. اسمش می...
....... پادشاه و بانو لارا وارد میشوند....
ات. چیییی؟؟؟؟
میا. پادشاه.. بانو لارا
ات. اینحا چیکار میکنید؟(سرد)
جیمین.لارا دلتنگت شده بود
لارا. اره اونی قشنگم(عشوه)
ات نشست سرجاش
جیمین. خب؟
ات. خب؟
جیمین. میگم امدیم بهت سر بزنیم بعدم تو اینطوری میکنی واق..
لارا. عزیزم اروم باش.. اروم
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺❤️🩹
۴.۵k
۱۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.