مذکر به دنیا می آیی

مذکر به دنیا می آیی
اما شانه هایت باید مرد بودن را تاب بیاورد.
نگاهت به زندگی ساده است،
با این حال باید یک زن را کشف کنی.
قدرتمندی،
اما خارج از آغوش یک زن بیقراری.
مظلومی
زیرا در همه دوران ها بی هیچ دادگاهی
همه ظلمی که به زنان رفته به گردن توست!
خلقت وجودی ات پر از شهوت است،
اما همیشه به هوسرانی محکومی!
لحظه هایی هست که بغض داری، میل باریدن داری
اما پیش رویت تابلوی " مرد که گریه نمی کند " را هم داری...

باید پدری شوی بهتر از پدرت،
پسری تربیت کنی بهتر از خودت،
و قهرمانی باشی برای دخترت
و با این حال اعتماد کنی
به مردی که میشود همراه دخترت...
یک عمر مرد بودن را تاب می آوری
و هر لحظه میشنوی که میگویند:
مردها به هر سنی که باشند یک پسر بچه می مانند...
آری مرد بودن داستان ساده ای ست... و پیچیده نیز هم

#پریسا_زابلی_پور

پ.ن. می‌کند سلسله‌ی زُلفِ تو دیوانه مرا ....
دیدگاه ها (۱)

توی ایستگاه مترو داشتم از این شعر عکس میگرفتمکه یک آقای میان...

تهمت ها،خیانت و بی ادبینشانه عدم بلوغروحی انسان هاستشما انسا...

مادر ‌بزرگاردیبهشت ماهدر خیابان پهلویدوره‌ کشف حجابعاشق شددا...

ما از شنیدن موسیقی خوب از دیدن نقاشی زیبا لذت می‌بریم اما نم...

تو میایی واسه مابه اسم دوست دارم و عاشقتمدر که سخت حساب می ...

اخلاق بدمان را بخاطر امام زمان ترک کنیم...مهدی باوران خوب می...

عشـــق تحقیر شـده𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟐︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط