اسم عشقه ترسناک
اسم عشقه ترسناک
پارت ۱۴۵
[ویو ملودی]
به سمت ادوارد رفتم و کنارش نشستم..وسط ادوارد و آرتور قرار گرفته بودم.. ادوارد جلو اومد
گونم بوسید...
ادوارد: دیر کردی ؟
ملودی: ماشینم خراب شد
سر تکون داد و با بقیه گرم صحبت شد موزیکی ملایمی پخش می شد...یک شات وودکا داخل
دستم بود.. آلرژیم اونقدرا هم قوی نیست..خواستم ازش بخورم که ادوارد ازم گرفتش..بهم بد
نگاه کرد
ادوارد: نه حتی فکرش هم نکن ..
ملودی: تا حدی می تونم مصرف کنم مشکلی نیست
ادوارد: نه نمیشه
کلافه شدم از دستش.. دوباره شروع کرد صحبت با بقیه..من اینجا چه غلطی می کنم مثلاً ؟؟؟؟
آرتور داشت با چند تا دختر صحبت می کرد چقدر هم که عاشقم بود یورام برام دست تکون داد
اهمیت ندادم ..یکم دوتر از آرتور و ادوارد نشستم....یک نوشیدنی بدون الکل ریختم و خوردم
ولی حس می کردم الکل داره.. اهمیت ندادم و ۴ شات خوردم..سرم گیج زد ..... به یورام نگاه
کردم ..پوزخندی زد
یورام: تلافی رد کردنم باشه ؟ ..
بلند شدم به سمت بیرون رفتم.. کیفم و گوشیم همراهم بود به سرویس رسیدم صورتم آب زدم
... بدجور حالم بود تو حال خودم نبودم...اهه چهار شات بزرگ بود...هوف.
از سرویس بیرون اومدم..سرم گیج بود .. منتظر بودم با زمین برخورد کنم ولی تو بغل یک نفر
افتادم...بدنم داغ کرده بود.. متوجه چیزی نبودم... سرم بلند کردم
آرتور: خوبی ؟ اتفاقی افتاده ؟ ...
سلام خوشگلام...
بابت تک تک جملات قشنگتون ممنون هستم.. مخصوصاً بعضی از شما که متن های بزرگ و قشنگ نوشتید...
قشنگام این فعلآ یک تصمیم بوده.. ولی هستم
و اینکه شما هم فرشته های من هستید... قربون تک تکتون بشم 💋🌹
پارت ۱۴۵
[ویو ملودی]
به سمت ادوارد رفتم و کنارش نشستم..وسط ادوارد و آرتور قرار گرفته بودم.. ادوارد جلو اومد
گونم بوسید...
ادوارد: دیر کردی ؟
ملودی: ماشینم خراب شد
سر تکون داد و با بقیه گرم صحبت شد موزیکی ملایمی پخش می شد...یک شات وودکا داخل
دستم بود.. آلرژیم اونقدرا هم قوی نیست..خواستم ازش بخورم که ادوارد ازم گرفتش..بهم بد
نگاه کرد
ادوارد: نه حتی فکرش هم نکن ..
ملودی: تا حدی می تونم مصرف کنم مشکلی نیست
ادوارد: نه نمیشه
کلافه شدم از دستش.. دوباره شروع کرد صحبت با بقیه..من اینجا چه غلطی می کنم مثلاً ؟؟؟؟
آرتور داشت با چند تا دختر صحبت می کرد چقدر هم که عاشقم بود یورام برام دست تکون داد
اهمیت ندادم ..یکم دوتر از آرتور و ادوارد نشستم....یک نوشیدنی بدون الکل ریختم و خوردم
ولی حس می کردم الکل داره.. اهمیت ندادم و ۴ شات خوردم..سرم گیج زد ..... به یورام نگاه
کردم ..پوزخندی زد
یورام: تلافی رد کردنم باشه ؟ ..
بلند شدم به سمت بیرون رفتم.. کیفم و گوشیم همراهم بود به سرویس رسیدم صورتم آب زدم
... بدجور حالم بود تو حال خودم نبودم...اهه چهار شات بزرگ بود...هوف.
از سرویس بیرون اومدم..سرم گیج بود .. منتظر بودم با زمین برخورد کنم ولی تو بغل یک نفر
افتادم...بدنم داغ کرده بود.. متوجه چیزی نبودم... سرم بلند کردم
آرتور: خوبی ؟ اتفاقی افتاده ؟ ...
سلام خوشگلام...
بابت تک تک جملات قشنگتون ممنون هستم.. مخصوصاً بعضی از شما که متن های بزرگ و قشنگ نوشتید...
قشنگام این فعلآ یک تصمیم بوده.. ولی هستم
و اینکه شما هم فرشته های من هستید... قربون تک تکتون بشم 💋🌹
- ۱۷.۲k
- ۱۱ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط