کاش من و تو

کاش مـن و تـو
دو جلد از یک رمان عاشقانه بودیم
تنگ در آغوش هم
خوابیده در قفسه های
کتابخانه ای روستایی
گاهی تو را ، گاهی مرا
تنها به سبب تشدید دلتنگی هایمان
به امانت میبردند !
دیدگاه ها (۱)

باران شده ام بشوق بارانی تو...💔 بر گونه سرخ و پلک و پیشانی ت...

چرا دیوونگی نسبت به حساب نمیاد؟! مثلا بگن: تو چه نسبتی باهاش...

"ﺩﻝ " ﺑﻪ ﻫﺮﮐﺲ ﻣﺴﭙﺎﺭ ﺍﮔﺮﭼﻪ " ﻋﺎﺷﻖ " ﺑﺎﺷﺪ ...ﺣﮑﻢ ﺩﻟﺪﺍﺭﯼ،ﻓﻘﻂ ﻋﺸ...

ستایش

دروغ چرا، من هنوز هم پشتِ درِ پروفایل اینستاگرامت، تلگرامت و...

لطفا به بندِ اولِ سبابه ات بگو کمی حوصله اش بیشتر شود تا حضو...

ای کاش میشد دلتنگی رو مثل یه بیماری درمون کردمیرفتیم دکتر و ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط