۸ پارت ۱۵
(الان اعضا تو دوره حال هستن با ا٫ت وا ربطشون صمیمی تر شده)
اعضا: خنده
ا٫ت: ولی خداییش عجب دورانی بود یادش بخیر (خنده)
تهیونگ: آره خداییش (خنده)
(در حال نگاه کردن آلبوم عکسای قدیمی)
جیمین: وای نگاه کنین این عکس مال زمانیه که نامجون داشت به ا٫ت کره ای یاد میداد (قش کردن از خنده🙄)
(فلش بک)
ا٫ت: (جیغ بنفش)
(پشت شوگا قایم میشه)
نامجون: ا٫ت وایسا کاریت ندارم (چوب بدست)
تهیونگ: هیونگ چی شده؟
نامجون: بهش دیکته گفتم از صد تا کلمه نود و نه تاشو غلت نوشته🤬
تهیونگ: جررررر🤣🤣🤣🤣
شوگا: بده ببینم برگشو (خنده)
ا٫ت حدعقل میتونستی خوش خط بنویسی شبیه پیش دبستانیاست🤣🤣
ا٫ت: مهم نیته
(جین یواشکی عکس میگیره)
ا٫ت: تو چرا عکس میگیری؟
جین: میخوام یادگاری بمونه (خنده)
(از برگه ا٫تم عکس میگیره)
ا٫ت: عههههه جیهوپ ببین منو عضیت میکنن (خودشو کیوت میکنه)
(میره بغل جیهوپ)
جیهوپ: نه نه غلت میکنن دخترمو عضیت میکنن خودم میکشمشون
(در حال ناز کردن مو های ا٫ت)
نامجون: ببین تو اینجوری لوسش میکنی
جیهوپ: دوست دارم (سر ا٫تو میبوسه)
جیمین: هوی ا٫ت منو بوس نکن
(میاد ا٫تو از بغل جیهوپ در میاره و میزاره تو بغل خودش)
(پایان فلش بک)
ا٫ت: هر هر هر خندیدیم🙄
کوک: این عکسم مال زمانیه که ا٫ت اولین بار اومد تو اتاق من و تهیونگ
(فلش بک)
کوک: ا٫ت بیا رو تخت من
تهیونگ نه بیا رو تخت من
ا٫ت: من خودم کیسه خواب دارم رو زمین میخوابم
تهیونگ: بیخود کمرت درد میگیره
کوک: خوب خوبه میاد تو بغل من میخوابه
(انقدر این بحس ادامه پیدا میکنه که ا٫ت رو تخت تهیونگ خوابش میبره)
کوک: ناراحت
تهیونگ: کوک تختتو بیا بچسبون که کنار هم باشیم
کوک: باشه (ذوق)
(تختارو بهم میچسبونن ا٫تو وسط میخوابونن دو تا شونم دو طرفش و پیشو نیشو میبوسن و میخوابن)
جیهوپ ویو
داشتم رد میشدم که دیدم این دو تا تخم سگ ا٫ت تو بغل خودشون جا دادن و خوابیدن راستش حسودیم شد ولی خیلی کیوت بودن ازشون عکس گرفتم و رفدم
(پایان فلش بک)
ا٫ت: پس شما دو تا بودین (اخم کیوت)
کوک و تهیونگ: بله (باافتخار)
ا٫ت: داشتیم عکسارو نگاه میکردیم کههههه
.....................................................................
خماری😁
پارت بعدی رو خواستید
تو کامنتا بگید بای👋🏻😘
اعضا: خنده
ا٫ت: ولی خداییش عجب دورانی بود یادش بخیر (خنده)
تهیونگ: آره خداییش (خنده)
(در حال نگاه کردن آلبوم عکسای قدیمی)
جیمین: وای نگاه کنین این عکس مال زمانیه که نامجون داشت به ا٫ت کره ای یاد میداد (قش کردن از خنده🙄)
(فلش بک)
ا٫ت: (جیغ بنفش)
(پشت شوگا قایم میشه)
نامجون: ا٫ت وایسا کاریت ندارم (چوب بدست)
تهیونگ: هیونگ چی شده؟
نامجون: بهش دیکته گفتم از صد تا کلمه نود و نه تاشو غلت نوشته🤬
تهیونگ: جررررر🤣🤣🤣🤣
شوگا: بده ببینم برگشو (خنده)
ا٫ت حدعقل میتونستی خوش خط بنویسی شبیه پیش دبستانیاست🤣🤣
ا٫ت: مهم نیته
(جین یواشکی عکس میگیره)
ا٫ت: تو چرا عکس میگیری؟
جین: میخوام یادگاری بمونه (خنده)
(از برگه ا٫تم عکس میگیره)
ا٫ت: عههههه جیهوپ ببین منو عضیت میکنن (خودشو کیوت میکنه)
(میره بغل جیهوپ)
جیهوپ: نه نه غلت میکنن دخترمو عضیت میکنن خودم میکشمشون
(در حال ناز کردن مو های ا٫ت)
نامجون: ببین تو اینجوری لوسش میکنی
جیهوپ: دوست دارم (سر ا٫تو میبوسه)
جیمین: هوی ا٫ت منو بوس نکن
(میاد ا٫تو از بغل جیهوپ در میاره و میزاره تو بغل خودش)
(پایان فلش بک)
ا٫ت: هر هر هر خندیدیم🙄
کوک: این عکسم مال زمانیه که ا٫ت اولین بار اومد تو اتاق من و تهیونگ
(فلش بک)
کوک: ا٫ت بیا رو تخت من
تهیونگ نه بیا رو تخت من
ا٫ت: من خودم کیسه خواب دارم رو زمین میخوابم
تهیونگ: بیخود کمرت درد میگیره
کوک: خوب خوبه میاد تو بغل من میخوابه
(انقدر این بحس ادامه پیدا میکنه که ا٫ت رو تخت تهیونگ خوابش میبره)
کوک: ناراحت
تهیونگ: کوک تختتو بیا بچسبون که کنار هم باشیم
کوک: باشه (ذوق)
(تختارو بهم میچسبونن ا٫تو وسط میخوابونن دو تا شونم دو طرفش و پیشو نیشو میبوسن و میخوابن)
جیهوپ ویو
داشتم رد میشدم که دیدم این دو تا تخم سگ ا٫ت تو بغل خودشون جا دادن و خوابیدن راستش حسودیم شد ولی خیلی کیوت بودن ازشون عکس گرفتم و رفدم
(پایان فلش بک)
ا٫ت: پس شما دو تا بودین (اخم کیوت)
کوک و تهیونگ: بله (باافتخار)
ا٫ت: داشتیم عکسارو نگاه میکردیم کههههه
.....................................................................
خماری😁
پارت بعدی رو خواستید
تو کامنتا بگید بای👋🏻😘
- ۳.۲k
- ۰۵ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط