پارت

پارت ۲۰

بلخره جلسه ی وزرا با جانگ کوک تموم شد جانگ کوک از روی صندلی بلند شد و به سمت اتاقی که هان بود رفت در را باز کرد و با جای خالی هان متوجه شد که هان نیست زود نگهبان هارا خبر کرد تا دنبال هان بگردن و زود همه ای خانواده را گفتند تا بیان
کوک: هان کجاست ؟ آخرین بار کجا د یدینش؟

همه سرشون پایین بود که
کوک: ( باداد) زود باشید بگید تا اون روم بالا نیومده

ملینا: اممم اممم
کوک:حرفی بزن
ملینا: ت توی استبل بهش گفتم که بره استبل را تمیز کنه
که ناگهان ماموران با تن بیهوش هان اومدن
نگهبان: پادشاه ما هان را در استبل دیدیم که غش کرده
کوک:( کوک با اعصبانیت داد زد ) وای بحالت ملینا اگر بچه مردم چیزیش بشه گوش هات میبرم
ملینا: ببخشید اعلیحضرت من عفو کنید
کوک: نگهبان ها لطفا دکتر جانسن را خبر کنید

نگهبان : چشم

هان را روی تختش گذاشتن کوک کنار هان نشست و با خودش گفت چقدر این بچه شبیه خودشه
نگهبان : دکتر اومد ند
کوک: بهشون بگو بیانتد
دکتر:سلام اعلیحضرت
( بعد چند مین)
دکتر : سرما خوردگی شدیدی گرفته اگر تبش زیاد شد این دارو را بدید
کوک: باشه
دکتر: چقدر این بچه آشناس شبیه اون بچه ای که پیش خانواده اقای جک و خانوم جنیسا زندگی میکنه هست
کوک: اسم بچه ی چیه؟
دکتر: هان و با مادرش اونجا زندگی میکنه خیلی وقته هان گمشده و حال مادرش خوب نیست
کوک: از کجا میشناسی و اسم مادرش چیه؟
دکتر: هان را من به دنیا آوردم و فکر کنم اسم مادر ش هم ویکتوریا باشه
کوک: ادر س خانه اونا را بده
دکتر: ولی
کوک:لطفا به کمکت احتیاج دارم
دکتر:خیلی خوب
دیدگاه ها (۰)

پارت ۲۰بلخره جلسه ی وزرا با جانگ کوک تموم شد جانگ کوک از...

پارت ۲۰بلخره جلسه ی وزرا با جانگ کوک تموم شد جانگ کوک از...

happy birthday J-Hope

انقدر خوشحالم که فیکم هشت تا لایک گرفته آخه هشتا لایک ؟ من ...

time eout

ازدواج از روی اجبار۲ پارت ۱۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط