زمستان است و

زمستان است و
چشم کوچه از انتظارت ، سپید!
پرنده ی مهاجرم!
بگو با کدام برف مینشینی
بر شاخسار تنهایی ام؟
دلواپس سرما نباش؛
اینجا از هیزم دل
آتشی برایت روشن کرده ام ..


#𝐒𝐞𝐭𝐚𝐫𝐞𝐡_𝐊𝐢𝐦𝐢𝐲𝐚
دیدگاه ها (۰)

به خدا که بسپاری، حل می‌شود. خودم دیده‌ام؛ وقتی که از همه بر...

سلام....آدینه تون بخیر ونیکی مهربونا🌿

به خودم قول دادم هیچوقت غصه‌ی گذشته رو نخورم، غصه‌ی اتفاق اف...

تا خدا هست، به مخلوق‌ دمی تکیه مکن‌که خدا‌ کوهِ ثبات است و ب...

زمستان است وچشم کوچه از انتظارت ، سپید!پرنده ی مهاجرم!بگو با...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط