Withered flower

🥀گل پژمرده🥀 پارت دو)ویو جونگین:اون رو گرفتم و نگذاشتم که بمیره اون با چهره ای ناراحت به من سیلی زد و گفت تو با اجازه کی منو نجات دادی؟(داد زد)
من ازش پرسیدم برای چی میخوای خودتو بک*شی؟ ا.ت:به تو ربطی نداره!
جونگین:تو هنوز بچه ای سختی زندگی رو نچشیدی!
ا.ت: چرا داری نصیحتم میکنی؟ مطمئنم که خودت هم میخواستی خود*کشی کنی!
جونگین:خب.....راستش آره ولی منم تصمیم گرفتم زندگی کنم
ا.ت:من......(ویو ا.ت: خواستم حرف بزنم که یک گرما و دردی پشت سرم احساس کردم نمی‌دونم چی شد و.......


پارت جدید 🥀 به نظرتون برای ا.ت چه اتفاقی افتاد. لایک یادت نره
دیدگاه ها (۲)

Withered flower

Withered flower

Withered flower

Withered flower

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط