دست به پایت شدم ای شه خورشید وش
دست به پایت شدم ای شه خورشید وش
پای ز دستم مدار ای سر و پا خواجه وش
با تو شدم خواجه و هم به کنارم عسل
دست به دامان تو دست دگر بر فسل
شرم شوم تا ابد از تو و لطف تو من
باز رسانی توجان بر خم می دست من
کوه شدی پشت من گرمی دل زین شده
قاف چو یک تکه سنگ در بر پایت شده
ای جبروتت گرفت بعد خدا عالمی
نور وجود تو زد یکسره در قالمی
سلطنتت پایدار خواجه ایوان سوار
باز بری دست من بر ید طولا مدار
نور عوالم مدار عرشی را از خود مدار
قفل بکن دست من بر ید هودج سوار
#سید_عرشی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
پای ز دستم مدار ای سر و پا خواجه وش
با تو شدم خواجه و هم به کنارم عسل
دست به دامان تو دست دگر بر فسل
شرم شوم تا ابد از تو و لطف تو من
باز رسانی توجان بر خم می دست من
کوه شدی پشت من گرمی دل زین شده
قاف چو یک تکه سنگ در بر پایت شده
ای جبروتت گرفت بعد خدا عالمی
نور وجود تو زد یکسره در قالمی
سلطنتت پایدار خواجه ایوان سوار
باز بری دست من بر ید طولا مدار
نور عوالم مدار عرشی را از خود مدار
قفل بکن دست من بر ید هودج سوار
#سید_عرشی
#چهارشنبه_های_امام_رضایی
۳.۸k
۱۶ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.