چیست راز این تضاد تلخ،گنگم، سرم درد میخواهد ک دلیلی برای
چیست راز این تضاد تلخ،گنگم، سرم درد میخواهد ک دلیلی برای خوابی پر از درد های پر صدا داشته باشم.
پنجره جلبک گرفته زیر سیگاری پر از فیلتر سیگار های بی جان است،لب هایم کش می آید،میخندم؛ میخندم به این ادم های شهر که هیچ یک خبر از من که در این کلبه ای فرسوده با لبانی باز و چشمانی پر سو از پشت این پنجره موریان خورده تماشایشان میکنم ندارند.
ساعت روی پنج بامداد می ایستاد،باید بروم، سیگار هایم تمام شده، ریه هایم دلتنگ اند، خفه خان گرفته ها خوابند #باید بروم.
پنجره جلبک گرفته زیر سیگاری پر از فیلتر سیگار های بی جان است،لب هایم کش می آید،میخندم؛ میخندم به این ادم های شهر که هیچ یک خبر از من که در این کلبه ای فرسوده با لبانی باز و چشمانی پر سو از پشت این پنجره موریان خورده تماشایشان میکنم ندارند.
ساعت روی پنج بامداد می ایستاد،باید بروم، سیگار هایم تمام شده، ریه هایم دلتنگ اند، خفه خان گرفته ها خوابند #باید بروم.
۳.۹k
۲۲ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.