رمان توکاه چند پارته...:)!

اسم رمان:
پارت 1

عشقی پر از غم..:)!

داستان من از جایی شروع شد ک دلم شکست..
تنها شدم ..
با خودم گفتم دیگه تنهام ..
الانم نمی گم کسیو دارم نه فقط یکیو
تنهام ولی در کنارش شادم
این داستان بر میگرده ب وقتی ک من فکر میکردم دیگه مُردم
زندگیم زیاد طولانی نیس
اما خب دوسش دارم
چون فقط ی دلیل دارم
یکی کنارم موند ت همه شرایط
بخام بیخیال این شم
میگم
خیلیا دلمو شکوندن
خیلیا رفتن
یاد گرفتم دیگه نشکنم قلبمو ب کسی ندم
_ چرا دوستی نداری..؟!
+ چون ی دوست با رفتنش باعث شد من دیگه نتونم با کسی دوست شم..:)
_میفهمم!
+چیو..؟!
_حالتو!!
+چرا چرت میگی چند بار برات اتفاق افتاده >>؟!
_نیوفتاده ببخشید وقتتو گرفتم..:)
+بای..!
ببینین من همیشه با خودم میگم ت قراره بمیری :)
اما همین ک این فکرو میکنم ..
یکی منو منصرف میکنه اون ی نفر بهترین دوستم بود
مدت ها گذشت
اتفاق هایی افتاد
اون شد عشقم
اون ت همه لحظه هایه من هست دوسش دارم ..&
ممن ب عشق بعد ی شکست باور نداشم..
همون طور ک ب عاشق دوستم شدن فکر نمیکردم ..
اگه اون نبود خیلی از شبایه من صبح نمیشد .:)
این حرف بر میگرده ب وقتی ک من برا اولین بار قصد جدی خود کشی داشتم
اون شب حالم بد بود
برا دوستم ی نامه زیبا تکس کردم فرستادم ..

ادامه داره دنبالش کنین...:)
دیدگاه ها (۲)

رمان پارت 2

رمان پات 3 / پارت اخر

...:)!

تنهام چون کسی لیاقت نداره و اگرنه اونقدری بی خاصیت نیستم ک ک...

پدر ناتنی من...part:³⁶𝗛𝘆𝘂𝗻𝗷𝗶𝗻:یادته جلوی چشم من ب مامانم تجا...

شبی ک ولم کردی...اون شب بارون میبارید...یوری با قیافه ای شوک...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۹

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط