اتفاقی ناگهانی با دوست صمیمی
اتفاقی ناگهانی با دوست صمیمی
پارت ۵
&غذا رو سفارش دادن و بعد ده دقیقه آوردن و خوردن و رفتن توی شهر بازی تا یکم قدم بزنن
ا/ت:جیمین میشه بریم کشتی سوار شیم؟
جیمین:باشه فکر خوبیه شما همین جا بمونید من برم بلیط بگیرم
لیلی و ا/ت:باشه
(جیمین میره)
لیلی:ا/ت خانم از کی تا به حال به دوست پسر من میگی این کار رو کنیم اون کار رو کنیم
ا/ت:لیلی خانم دوست پسر شما دوست صمیمی منه در ضمن من فقط پیشنهاد دادم بریم کشتی سوار شیم همین
لیلی:فقط بخاطر جیمین که گفت امروز رو بهمون خوش بگذره کاری باهات ندارم،بعدا یه کاری باهات میکنم که مرغ های آسمون به حالت گریه کنن
ا/ت: باشه بابا فقط بلدی حرف بزنی
لیلی:ببین...(دستش رو بلند کرده بود که ا/ت رو بزنه ولی جیمین اومد و دست لیلی رو گرفت)
جیمین:لیلی چی بهت گفته بودم(جدی)
لیلی:عزیزم میخواستم موهام رو بدم پشتم وگرنه من چرا باید دست رو بچه ی مردم بلند کنم عشقم
{&به به لیلی اصلااااا کاری نکرد🗿👏
لیلی:تو زر مفت نزن با جفت پام میام تو حلقتا
&بابا تو با ا/ت دعوا داری چرا منو میخوری
لیلی:من تورو نمیخورم تو زیادی داری گوه میخوری
&نگاتم نمیکنم چه برسه بخورمت🗿👏👍
لیلی:ایششششش بریم بابا اصلا کلا جمع جدی یهو فان شد بریممممم}
جیمین:آها باشه تو گفتی و منم باور کردم
ا/ت:ج...جیمین نمیخواست باهام کاری کنه لطفا دیگه تمومش کنید(خیلی آروم و سربه پایین)
جیمین:هوفففف باشه فقط بخاطر ا/ت من......
لیلی:اره دیگه اره باشه برو با اون ا/ت جونت دیگه هم منو عشقم جونم زندگیم صدا نکن برو با....
جیمین:وایسا وایسا.....من کی تورو عشقم جونم زندگیم صدا کردم؟
لیلی:تو همیشه منو عشقم صدا میزدی واقعا که(در حال زور زدن برای اینکه گریه کنه)
جیمین:باشه نکشیمون
ا/ت:یا بس کنید یا من میرم(سرد و جدی)
جیمین:باشه باشه اووووووففففف لیلی خواستیم بریم کشتی سوار شیما نگا کن چیکار کردی
ا/ت: اشکال نداره بریم سوار شیییییییییییمممممم(در حال دوییدن سمت کشتی)
&همینطور که ا/ت داشت میدویید، جیمین.......
___________________
کم حمایت کنید کم میزارم:)❤️
شرط
کامنت۳
لایک۳
بازم کم کردم دیگه خیلیییییییی کم کردم:)
بای بای✨❤️
پارت ۵
&غذا رو سفارش دادن و بعد ده دقیقه آوردن و خوردن و رفتن توی شهر بازی تا یکم قدم بزنن
ا/ت:جیمین میشه بریم کشتی سوار شیم؟
جیمین:باشه فکر خوبیه شما همین جا بمونید من برم بلیط بگیرم
لیلی و ا/ت:باشه
(جیمین میره)
لیلی:ا/ت خانم از کی تا به حال به دوست پسر من میگی این کار رو کنیم اون کار رو کنیم
ا/ت:لیلی خانم دوست پسر شما دوست صمیمی منه در ضمن من فقط پیشنهاد دادم بریم کشتی سوار شیم همین
لیلی:فقط بخاطر جیمین که گفت امروز رو بهمون خوش بگذره کاری باهات ندارم،بعدا یه کاری باهات میکنم که مرغ های آسمون به حالت گریه کنن
ا/ت: باشه بابا فقط بلدی حرف بزنی
لیلی:ببین...(دستش رو بلند کرده بود که ا/ت رو بزنه ولی جیمین اومد و دست لیلی رو گرفت)
جیمین:لیلی چی بهت گفته بودم(جدی)
لیلی:عزیزم میخواستم موهام رو بدم پشتم وگرنه من چرا باید دست رو بچه ی مردم بلند کنم عشقم
{&به به لیلی اصلااااا کاری نکرد🗿👏
لیلی:تو زر مفت نزن با جفت پام میام تو حلقتا
&بابا تو با ا/ت دعوا داری چرا منو میخوری
لیلی:من تورو نمیخورم تو زیادی داری گوه میخوری
&نگاتم نمیکنم چه برسه بخورمت🗿👏👍
لیلی:ایششششش بریم بابا اصلا کلا جمع جدی یهو فان شد بریممممم}
جیمین:آها باشه تو گفتی و منم باور کردم
ا/ت:ج...جیمین نمیخواست باهام کاری کنه لطفا دیگه تمومش کنید(خیلی آروم و سربه پایین)
جیمین:هوفففف باشه فقط بخاطر ا/ت من......
لیلی:اره دیگه اره باشه برو با اون ا/ت جونت دیگه هم منو عشقم جونم زندگیم صدا نکن برو با....
جیمین:وایسا وایسا.....من کی تورو عشقم جونم زندگیم صدا کردم؟
لیلی:تو همیشه منو عشقم صدا میزدی واقعا که(در حال زور زدن برای اینکه گریه کنه)
جیمین:باشه نکشیمون
ا/ت:یا بس کنید یا من میرم(سرد و جدی)
جیمین:باشه باشه اووووووففففف لیلی خواستیم بریم کشتی سوار شیما نگا کن چیکار کردی
ا/ت: اشکال نداره بریم سوار شیییییییییییمممممم(در حال دوییدن سمت کشتی)
&همینطور که ا/ت داشت میدویید، جیمین.......
___________________
کم حمایت کنید کم میزارم:)❤️
شرط
کامنت۳
لایک۳
بازم کم کردم دیگه خیلیییییییی کم کردم:)
بای بای✨❤️
۹.۶k
۲۹ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.