چون گل در باغ پیراهن دریدم در غمت

چون گلے در باغ، پیراهن دریدمـــــ در غمت..
غنچه ای سر در گریبان شد، گمان کردم تویی..
دیدگاه ها (۱)

پرنده ای که به این سینه راه پیدا کرد..غم تـو بود، که در مـن،...

تـار و پـود هستی ام بر باد رفت اما نرفت..عاشقے ها از دلمـ ، ...

خنده ات دیوانه ام کرد و نگاهت عاشـقم..چشم هایت را ببند و بعد...

من و خورشید نشستیم و توافق کردیم..صبحـــ را با تپش قلبـــ تـ...

ناگهان آیینه حیران شد، گمان کردم توییماه پشت ابر پنهان شد، گ...

فیک عشق وحشی قسمت شانزدهم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط