پارت اول عشق ناشناسم

پارت اول عشق ناشناسم :
+ ویو ات: مثل هر روز دوباره داشت بارون می‌بارید
و منم مثل همیشه چتر نداشتم
پس رفتم توی یه سوپر مارکت تا یکی بخرم
خیس خیس شده بودم زیر بارون
مغازه دار وقتی منو دید سریع بهم یدونه داد و گفت برم جلوی بخاری
ازش تشکر کردم و رفتم یکم گرم شدم
بجز من و مغازه دار یه پسره دیگه هم بود ، که اصلا بهم نگاه نمی‌کرد
منم مشغول گرم کردن خودم شدم
+ ببخشید ، شما نوشیدنی گرم هم دارین ؟
مغازه دار: نه متاسفانه
اون مرد : یه کافه پایین تر هست ، اونجا هر چی بخوای هست
+ ولی من نمیتونم برم بیرون ، دارم یخ میزنم
همینجا یکم میمونم و بعد میرم
اون مرد : اگر میخوای من می‌برمت
مغازه دار: چجوری می‌تونه بهت اعتماد کنه ؟
اون مرد: هر جور خودش میخواد ، می‌تونه یخ بزنه از سرما
+ اوکی آروم باشین ، من خودم میرم ، نیاز ندارم ممنون بابت لطفتون آقا
و حساب کردم و رفتم به کافه
که چند دقیقه بعدش اون آقا هم اومد تو
ولی پشت یه میز خیلی دور نشست
خیلی آدم سردی بود
شایدم برای اینکه یه خانم هستم اینجوری رفتار میکرد
یه نوشیدنی گرم خوردم و حساب کردم و میخواستم برم بیرون
که دیدم بارون در حد سیل شدید شده بود ، همه جا رو آب گرفته بود
میخواستم برم پایین ، چون اگر میموندم بدتر میشد
که یکی دستم رو گرفت
اون مرد : چجوری میخوای بری؟
+ یه جوری میرم آقا ، دستم درد گرفت
اون مرد : ببخشید ، من میبرمتون
+ آقا ببخشید ولی من ترجیح میدم خودم برم تا اینکه با یه آدم غریبه برم خونه
اون مرد : رانندگی بلدی ؟
+ بله
اون مرد : بشین پشت ماشینم و منم چشمام رو میبندم ، یکم جلوتر از خونت پارک می‌کنی و منم سوار میشم و میرم خونم
+ چی؟
اون مرد : نشنیدی ؟ گفتم که......
+ شنیدم ولی چرا ؟
اون مرد : میخوای چیکار کنی پس ؟
+ چرا اینکارو میکنین ؟
اون مرد. : اگر مشکلی داری ، خودت برو
+ خودم میرم
رفتم بیرون و تا زانو تو آب بود
سعی کردم بدو ام و سریع برسم خونه ، چون اگر میموندم کلا میرفتم تو آب
وسطای راه دوباره سر و کله اش پیدا شد
+ آقا ، چرا مزاحمت ایجاد می‌کنی
اون مرد : تو میخوای اینجوری فکر کن ، سرما میخوری بیا بالا
کاریت ندارم قول میدم
+ باشه
رفتم بالا و داشتم میلرزیدم که فهمید و بخاری رو برام روشن کرد
و همه رو داد سمت من
من رو فرستاد خونه و بعد خودش رفت
کل شب بهش فکر کردم چرا اینکارو‌ کرد ؟

چطور شده کیوتکام ؟
دیدگاه ها (۹)

توضیحات فیک جنگ برای عشق : داستان درمورد یونگی و ات هست که ی...

پارت دوم عشق ناشناسم: + فراموشش کردم و به چشم یه آدم مهربونم...

توضیحات فیک عشق ناشناسم: از جونگکوک هست درمورد اینه که جونگک...

سلامممم خوشگلامممممخوبین؟ همه چی اوکیه؟بچه ها یه فیک جدید می...

اسم فیک :زندگی تباه من

با نوری که خورد تو صورتم بیدار شدم رفتم سرویس بهداشتی کارای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط