مافیای خشن من
پارت دهم
اون شخص کسی نیست جز پدر ا.ت
بله نمرده (شاید از این به بعد کمی غمگین شه)
یک روز که تهیونگ به مسافرت کاری رفته بود
وا.ت توی خونه تنها بود
سر و کله ی پدر ا.ت پیدا میشه(پدر ا.ت√
دینگ دینگ (مثلا صدای زنگ)
-اومدم کیه
√درو باز کن
(الان شاید براتون سواله که بادیگارد ها کجان خوب پدر ا.ت اونا رو بیهوش کرده)
-توی ذهنش حتما آجوشی اومده باز میکنم (آجوشی خدمتکار شونه فکر کنم بدونید که کرهای ها از آجوشی منظورتون چیه)
√سلام دختر
-تو.....تو........ا......نجا...........چیکار میکنی(با ترس)
√اومدم تو و نوه ام رو ببینم شنیدم حامله ای
(چوبشو از پشت سرش در آورد و به سمت ا.ت رفت)
-نه .....خواهش میکنم کاری..... به بچم ....نداشته باش (ترس)
√هه(پوزخند)ماری نداشته باشم من اومدم اونو بکشم
(حمله کرد سمت ا.ت و با چوب به شکمش ضربه زد)
-نه........ای ........... لطفاً .......ای (وا.ت بیهوش شد)
√خب کار من اینجا تموم شد
در همون لحظه یک نفر ا.ت رو دید و........
(برای پارت بعد ۵کامنت و ۵لایک)
اون شخص کسی نیست جز پدر ا.ت
بله نمرده (شاید از این به بعد کمی غمگین شه)
یک روز که تهیونگ به مسافرت کاری رفته بود
وا.ت توی خونه تنها بود
سر و کله ی پدر ا.ت پیدا میشه(پدر ا.ت√
دینگ دینگ (مثلا صدای زنگ)
-اومدم کیه
√درو باز کن
(الان شاید براتون سواله که بادیگارد ها کجان خوب پدر ا.ت اونا رو بیهوش کرده)
-توی ذهنش حتما آجوشی اومده باز میکنم (آجوشی خدمتکار شونه فکر کنم بدونید که کرهای ها از آجوشی منظورتون چیه)
√سلام دختر
-تو.....تو........ا......نجا...........چیکار میکنی(با ترس)
√اومدم تو و نوه ام رو ببینم شنیدم حامله ای
(چوبشو از پشت سرش در آورد و به سمت ا.ت رفت)
-نه .....خواهش میکنم کاری..... به بچم ....نداشته باش (ترس)
√هه(پوزخند)ماری نداشته باشم من اومدم اونو بکشم
(حمله کرد سمت ا.ت و با چوب به شکمش ضربه زد)
-نه........ای ........... لطفاً .......ای (وا.ت بیهوش شد)
√خب کار من اینجا تموم شد
در همون لحظه یک نفر ا.ت رو دید و........
(برای پارت بعد ۵کامنت و ۵لایک)
۳.۹k
۱۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.