پدرم می گفت

پدرم می گفت :
سرت به کار خودت باشد ,
و من سرم به کارم بود ...

سرم به کار خودم بود ,
که نفهمیدم تو عاشقم هستی ...

سرم به کارم بود ,
که نفهمیدم پدر بیمار است ...
مادر پیر شده
و درخت گوشه ی حیاط میوه نمی دهد!
حالا مردی کاملم
از بیست سالگی برگشته ام
که جواب سلامت را بدهم
ولی...
تو رفته ای
پدر مرده
و جهان از کنارم گذشته است ... !
دیدگاه ها (۱)

وقتی بچه بودم روی پله های راهروی خونه ی قدیمی مون می نشسم و ...

‌شده دلتنگ شوی چاره نیابی جز اشک؟من به این چاره ی بیچاره دچا...

بابام یه کارگر ساده بود ...اوضاع مالیمون اصلا تعریفی نداشت ,...

آیندگان شاید چیزی از شما ندانند چرا که تاریخ این کشور را مرد...

#رئیس پدرم#PART_6 وقت حالم خوب شد بلند شدمصدای بحث چند نفر م...

سناریو :: مثلث عشقی

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط