پدرم می گفت :
پدرم می گفت :
سرت به کار خودت باشد ,
و من سرم به کارم بود ...
سرم به کار خودم بود ,
که نفهمیدم تو عاشقم هستی ...
سرم به کارم بود ,
که نفهمیدم پدر بیمار است ...
مادر پیر شده
و درخت گوشه ی حیاط میوه نمی دهد!
حالا مردی کاملم
از بیست سالگی برگشته ام
که جواب سلامت را بدهم
ولی...
تو رفته ای
پدر مرده
و جهان از کنارم گذشته است ... !
سرت به کار خودت باشد ,
و من سرم به کارم بود ...
سرم به کار خودم بود ,
که نفهمیدم تو عاشقم هستی ...
سرم به کارم بود ,
که نفهمیدم پدر بیمار است ...
مادر پیر شده
و درخت گوشه ی حیاط میوه نمی دهد!
حالا مردی کاملم
از بیست سالگی برگشته ام
که جواب سلامت را بدهم
ولی...
تو رفته ای
پدر مرده
و جهان از کنارم گذشته است ... !
۹۸۶
۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.