Ƒムイɨℳⓐ
Ƒムイɨℳⓐ
وقتی نگاهمون به هم گره میخوره لب هاش آروم آروم یه چیز نجوا میکنه و بعد یکم بلندتر صلوات میفرسته و فوت میکنه سمت من و سرش دایره وار میچرخه: میگه برو خدا به همراهت؛
لبخند میزنم و میپرسم: یعنی تو انقدر نگران منی؟جز تو فقط مامانم برام آیه الکرسی میخونه.
انگشت هاش به انگشت هام گره میخوره میگه: فقط این نیست،هر مسجدی که میرم برات نذر میکنم،هرجا که اولین بار میرم برات دعا میخونم،دعات میکنم،دعا میکنم که دعات باشم،دعای تو باشم.
بعد روی پنجه پاهاش بلند میشه و ادامه میده: آدم اونی که توی دعاش هست رو هیچوقت فراموش نمیکنه،نمیتونه فراموش کنه؛بد یا خوب بودنِ آدم توی دعا مهم نیست مهم اینه تو انقدر دوستش داری که دعا میکنی سالم باشه،سالم بمونه؛بعد دستش بندِ شونه هام میشه و میگه:برو خدا به همراهت آدمِ توی دعام.
ازش میپرسم از اون دختری که به عشق ایمان نداشت چه خبر؟
منو میبوسه میگه: تو رو دید مُرد!
وقتی نگاهمون به هم گره میخوره لب هاش آروم آروم یه چیز نجوا میکنه و بعد یکم بلندتر صلوات میفرسته و فوت میکنه سمت من و سرش دایره وار میچرخه: میگه برو خدا به همراهت؛
لبخند میزنم و میپرسم: یعنی تو انقدر نگران منی؟جز تو فقط مامانم برام آیه الکرسی میخونه.
انگشت هاش به انگشت هام گره میخوره میگه: فقط این نیست،هر مسجدی که میرم برات نذر میکنم،هرجا که اولین بار میرم برات دعا میخونم،دعات میکنم،دعا میکنم که دعات باشم،دعای تو باشم.
بعد روی پنجه پاهاش بلند میشه و ادامه میده: آدم اونی که توی دعاش هست رو هیچوقت فراموش نمیکنه،نمیتونه فراموش کنه؛بد یا خوب بودنِ آدم توی دعا مهم نیست مهم اینه تو انقدر دوستش داری که دعا میکنی سالم باشه،سالم بمونه؛بعد دستش بندِ شونه هام میشه و میگه:برو خدا به همراهت آدمِ توی دعام.
ازش میپرسم از اون دختری که به عشق ایمان نداشت چه خبر؟
منو میبوسه میگه: تو رو دید مُرد!
۱۰.۷k
۰۹ خرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۵۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.