این برگریزان پاییز

این برگریزانِ پاییز
جان می‌ دهد برای عاشقی
دستِ دلبر را بگیری
و‌ از هیاهوی جهان دور شوی
غرقِ بوسه و آغوش
دوستت دارم بگویی و بشنوی
آدمی با همین بهانه‌ ها زنده می‌ ماند
بوی نمِ باران و هوای دلبرانه
دیدگاه ها (۲)

اگر پاییز نبودهیچ اتفاق شاعرانه ای نمی افتادنه موسیقی باد بو...

آنقدر دیر آمدی تا عاقبت پاییز شدکاسه‌ی صبرم از این دیر آمدن ...

مثل خرمالو‌ های رسیده‌ ی حیاط مادربزرگمثل عطر دارچین چای‌‌ ه...

شاید نیوتن ...عاشق نبود وگرنه هیچ جاذبه ای جای چشمان کسی که ...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط