من از تمام آدم های این꯭ شـ꯭ہر گله من꯭دم.از دیواࢪها،از ن꯭ی
من از تمام آدمهای این꯭ شـ꯭ہر گلهمن꯭دم.از دیواࢪها،از ن꯭یمکتها،از گلهای اقاقیا و از سرسࢪههایی که صداي خندههای کودکانهی من ࢪا نشنیدن،اما یادم رفته بود که حقی برای شکایت کردن꯭ ندارم.
۲.۰k
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.