درد تاریکی ست درد خواستن

درد تاریکی ست درد خواستن
رفتن و بیهوده از خود کاستن
سر نهادن بر سیه دل سینه ها
سینه آلودن به چرک کینه ها
در نوازش، نیش ماران یافتن
زهر در لبخند یاران یافت
#پارت_سوم #فروغ_فرخزاد

دیدگاه ها (۱)

کاش چون پاییز بودمکاش چون پاییز خاموش وملال انگیز بودمبرگ ها...

در ذهن و دلم هستیشب تا به سحر جانمدیوانه شدم از اینخوابی که ...

به آفتاب سلامی دوباره خواهم دادبه جویبار که در من جاری بودبه...

اکنون منم که خسته زِ دام فریب‌ و مکربار دگر به کنج قفس رو نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط