از تو عشقی مانده در دل یادگار

از تو عشقی مانده در دل ؛ یادگار
دلخوشم با خاطِراتَت ؛ ای نگار

یادِ آن ایّامِ خوش باشَد ؛ به خیر
در کنارَت بود زیبا ؛ روزِگار

چون به یاد تو ؛ همیشه زنده ام
کرده سهمم یادِ تو ؛ پروردِگار

در نگاهَم مانده ای تو ؛ جاودان
کرده حک اسمَت به قلبم ؛ زرنگار

در هَوایَم بوده بسیاری ؛ بهار
کِی بهاری چون تو بوده ؛ ماندِگار

بوده ام خامی ؛ زِ عشقَت پُخته ام
عشق باشد هم چو یک؛ آموزگار

در خیالم مالِ من بودی ؛ ولی
قِصِه ام بد شد تمام ؛ ای روزگار
دیدگاه ها (۱)

جای پایش، قدمش، هسـت هنوزم در منشهر بی عاطفه ای هست، هنوزم د...

نی بزن چوپان که امشب بیقرارم نی بزنخسته جان از بازی این روزگ...

روی ﺩﯾــﻮﺍﺭ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﺑﻨـــﻮﯾﺴﯿﺪ: خـــﺪﺍ ﻫﺴـــﺖ .... ﻧﻪ ...

محبت بر همه چیز غالب است،بالاترین قدرت را دارد ...سنگ را آب ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط