اونجا کنسرت دارن. پس باهم میرید و با هم، هم میاین بلیط ها
اونجا کنسرت دارن. پس باهم میرید و با هم، هم میاین بلیط هاتون هم گرفتم فرست کلس هستش جاتون هم هماهنگ کردم یه ویلا هستش تو شهر تورنتو پروازتون فردا ساعت ۹ صبح هستش اگه کارتو درست و خوب انجام بدی حقوق این ماهتو سه برابر میکنم. هه مین: ممنون بابت توضیحاتتون و اینکه منو لایق این سفر دونستین ناامیدتون نمی کنم خدانگهدار. واییییی باورم نمیشههه من قرار با هفتا پسر جذاب برم سفر کاری بهتر برم وسایلمو جمع کنم. راوی: وسایلشو جمع کرد شامشو خورد و رفت خوابید. همین خبرو رئیس به اعضا هم داد. تهیونگ: واو قرا یه دختر هم باهامون باشه، جیمین: عهه حالا از الان بیخیال، اعضا: 😂. هه مین: ساعتم ۸:۳۰ زنگ خورد بیدار شدم رفتم یه دوش گرفتم صبحانه خوردم چمدونمم دیشب جمع کرده بودم و برداشتم، ساعت یک ربع به ۹ از در رفتم بیرون تاکسی گرفتم و رسیدم فرودگاه منتظر وایستاده بودم که یهو تلفنم زنگ خورد، گوشیمو از تو جیبم در اوردم یه شماره ناشناس بود جواب دادم گفتم الو که یه نفر گفتش خانم هه مین گفتم بله خودم هستم گفت من وی هستم قراره با هم بریم کانادا گفتم بله بله من رسیدم شما کجا هستین گفت ما کنار ایست بازرسی
۶.۷k
۰۴ خرداد ۱۴۰۲