(از اینجا به بعد (من) همون هه مین هستش) راوی: از هواپیما
(از اینجا به بعد (من) همون هه مین هستش) راوی: از هواپیما اومدن بیرون سوار ون شخصی شدن رفتن سمت ویلایی که رئیس کمپانی براشون اماده کرده بود. نامجون: واو چه خفنه، راوی: رفتن تو و همه روی مبل ها نشسته بودن به جز جین و شوگا که داشتن خونه رو میدیدن. شوگا: خونه خوبیه اما فقط ۴تا اتاق بیشتر نداره، بقیه: اوه. جیمین: خب یکاری میکنیم قرعه کشی میکنیم دو تا دوتا هم اتاق میشیم. من: قرعه کشی کردیم نامجون و جین با هم افتادن وی و شوگا با هم جیمین و جی هوپ با هم منو جانگ کوم هم با هم، واستا ببینم اخه چرا باید ۴تا اتاق باشه؟ من روم نمیشه با هیچکدومشون هم اتاق شم، خیلی مظلومانه پشت سر کوک رفتم تو. کوک: فک کنم خوشانسم که با خانم هه مین هم اتاق شدم، خانم محترم و زیبایی (سکسی اما نه از نوع بد) هستن. وارد اتاق که شدیم جفتمون خشکمون زد تو هر اتاق یه تخت ۲ نفره بزرگ بود با یه حمام دستشویی و یه کمد بزرگ. اخه یعنی چی که فقط یدونه تخت 😶 من: با صحنه ای که مواجح شدم خشکم زد البته کوک هم همینطور ولی الان دقیقا باید چه غلطی بکنم 😦 . کوک: رفتم تو و چمدونمو یه گوشه گذاشتم، و گفتم
۹.۴k
۰۴ خرداد ۱۴۰۲