بدنم زجر میکشد

بدنم زجر می‌کشد.
پوست تنم درد می‌کند
سینه‌ام...
دست و پایم، سرم خالی است
و دلم بهم می‌خورد و از همه بدتر...
طعمی است که در دهنم است
نه خون است. نه مرگ است. نه تب.

اما همه اینها با هم کافی است.‌‌‌‌..
که زبانم را تکان بدهم تا دنیا سیاه شود
و از همه موجودات نفرت پیدا کنم
چه سخت است‌‌...
چه تلخ است انسان بودن.
دیدگاه ها (۴)

خیلی گریه کردم.برای همه چیز گریه کردم.برای تمام چیزهایی‌...ک...

من نمی‌تونم به دوست داشتن وادارت کنم.یعنی هیچ کس نمی‌تونه.ام...

از وقتی خیلی کوچیک بودم هر موقع قهر می کردم بابا به هر روشی ...

یه بار براش نوشتم :من فکر میکنم همیشه کسایی که فراموشی میگیر...

رمـان زخٰم عشق تـو پـارت هفتـم🌚✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط