دو بلدرچین در چشمانت داری

دو بلدرچین در چشمانت داری
که دستان سرد مرا پناه می دهند
در عبور از زمستان های زندگی،
صدای تو شالی ست
که دور شانه های من می پیچد!
و لب هایت
مسیر کافه های پاریس را نشان می دهند.
اما تمام این ها
توصیف کامل تو نیست!
تو چیزی فراتری...
از آن چشم ها، موها، لب ها.
تو تپانچه ای هستی در دست من
که با آن
مرگ را از پا در می آورم!
دیدگاه ها (۱)

🌹 میگویم جانِ دل؟شما که پا قدمتان خوب است ،می شود بیایید ؛پا...

🌾 🍀 🍂 تو مهربان باشبگذار بگویندساده است!فراموش کار است!زود ...

امشب_کنارتو_دلی_بی_تاب_می_سازمدیوانی از اشعار ناب ناب می ساز...

به حُکم چشمهایت می نویسم نامه ای دیگردلم را در میان نامه می ...

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط